فتح قسطنطنیه؛ وقتی اِعداد نظامی و توکُل، تاریخ را از نو نوشت
06/25/2025 | عمر خليل بلخي

Print


شهر قسطنطنیه، برای قرن‌ها مانند دروازه بسته‌ای در قلب جهان مسیحیت باقی مانده بود. این شهر که حالا به‌نام استانبول یاد می‌شود، پایتخت امپراتوری روم شرقی بود و در موقعیتی بسیار مهم و استراتژیک بین آسیا و اروپا قرار داشت. مسلمانان از زمان خلفای راشدین تا زمان عباسیان، بارها تلاش کرده بودند تا این شهر را فتح کنند، ولی به‌خاطر دیوارهای ضخیم، موقعیت پیچیده  و نیروی دریایی قوی روم، هیچ‌وقت موفق نشده بودند.
در حدیثی از پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم آمده بود که:

لتفتحن القسطنطينية، فلنعم الأمير أميرها، ولنعم الجيش ذلك الجيش

رواه الإمام أحمد في المسند
«قسطنطنیه حتماً فتح می‌شود، و چه امیر نیکویی خواهد بود آن امیر، و چه لشکری نیکویی خواهد بود آن لشکر.»

این بشارت، در ذهن مسلمانان قرن‌ها باقی ماند. هر نسل آرزو داشتند که فتح قسطنطنیه به‌دست آنان رقم بخورد.
این آرزو، بالاخره در سال ۱۴۵۳ میلادی (۸۵۷ هجری) به دست سلطان محمد دوم، جوانی ۲۱ ساله از خلافت عثمانی، تحقق یافت. محمد فاتح از کودکی برای رهبری تربیه شده بود، و استادان مسلمان و نظامی او را برای چنین روزی سرنوشت ساز آماده کرده بودند.
سلطان محمد فاتح قبل از آغاز حمله، اطلاعات دقیق درباره شهر قسطنطنیه جمع‌آوری کرد. سپس لشکری بزرگ شامل حدود ۸۰ هزار سرباز را تجهیز کرد. او توپ‌های بزرگ و پیشرفته‌ای را طراحی و ساخته بود که می‌توانست دیوارهای ضخیم شهر را تخریب کند؛ چیزی که در حملات قبلی هیچ‌گاه ممکن نشده بود.
اما جالب‌ترین کار این بود که سلطان محمد فاتح کشتی‌های جنگی‌اش را از راه خشکه و از سر تپه‌ها عبور داد! بلی، شاید شما تعجب کنید کشتی‌هایی که باید در آب باشند، عثمانی‌ها آن‌ها را روی چوب گذاشتند و از روی زمین کشیدند تا به خلیج برسند و از پشت به دشمن برسند. کاری که همه فکر می‌کردند ناممکن است، با زحمت، هوش و همکاری دقیق سربازها، به واقعیت تبدیل شد. دشمن وقتی دید کشتی‌ها از جایی وارد شده‌اند که اصلاً فکرش را نمی‌کردند، کاملاً غافلگیر شدند.
پس از ۵۳ روز محاصره، سرانجام قسطنطنیه فتح شد. اما بر خلاف بسیاری از فاتحان که بعد از پیروزی، خون می‌ریختند و اموال مردم را غارت می‌کردند، محمد فاتح متواضعانه وارد شهر شد و امنیت مردم را تضمین کرد.
درس‌هایی برای امروز ما
امروز دنیای اسلام با مشکلات زیادی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند؛ از بی‌اتفاقی و تفرقه گرفته تا فقر و وابستگی. اما داستان فتح قسطنطنیه برای ما یک پیام روشن دارد: اگر مسلمانان تصمیم بگیرند، صبر کنند، علم را جدی بگیرند و رهبری با حکمت و مخلص داشته باشند، هیچ مانعی سر راه‌شان دوام کرده نمی‌تواند. مسلمانان آن زمان فقط دعا نکردند، بلکه با نظم، همکاری، تربیه نسل جوان، و استفاده از دانش و تکنالوژی روز، کاری کردند که صدها سال هیچ‌کس نتوانسته بود انجام دهد.
امروز هم اگر می‌خواهیم دوباره عزت و قدرت داشته باشیم، باید راه همان نسل را برویم. همان روحیه را داشته باشیم و به همان مسیر برویم، در این صورت است که هیچ قدرتی نمی‌تواند ما را در حاشیه نگه دارد و در سرزمین‌های جویباری از خون جاری کند.




   ارسال نظر