الحمد
لله رب العالمین، ناصر المستضعفین، وقاصم الجبارین، والصلاة والسلام علی سید
المجاهدین محمدٍ صلی الله علیه وسلم، و علی آله وصحبه أجمعین، و من تبعهم بإحسان
إلی یوم الدین.
ای
مردم مسلمان و مجاهد افغانستان!
در
روزگاری بهسر میبریم که تاریخ، با خون نگاشته میشود، و صحنهی حقیقت، چون آفتاب
آشکار گشته است. جنایاتی که امروز در غزه در حال وقوع است، دیگر صرفاً یک بحران
نیست؛ بلکه اعلام رسمیِ مرگِ وجدان بشریت است. دیگر نمیتوان به سکوت جهانیان دل
خوش کرد و به دروغِ «حقوق بشر، جامعه جهانی و سازمان ملل» امید بست. این حقیقتی
است تلخ، اما انکارناپذیر.
از
هفتم اکتبر ۲۰۲۳، رژیم یهودی غاصب، با پشتیبانیِ کاملِ آمریکا و
همهی دولتهای استکباری، جنگی بیسابقه و نسلکُش علیه مردم بیپناه غزه و سایر
فلسطین آغاز کرده است. و چه دردآور است که ببینیم چگونه آمریکا جلوی محکوم کردن
این رژیم سفاک در شورای امنیت را میگیرد و جنایات آنها را به نام «دفاع از خود»
توجیه میکند تا دشمن ما بیپروا هر حدی را بشکند و از همه حد و مرزها فراتر رود!
ما
و اهل غزه، بنا بر تبلیغات متراکم در باره مفکورههای دروغین «حقوق بشر، جامعه
جهانی و ملل متحد» چشم به انسانیت داشتیم، گمان بردیم که اینهمه خون، وجدان دنیا
را بیدار خواهد کرد، اما هر بار که یهود، جنایتی مرتکب شد، جهان فقط نظارهگر بود
و نهایتِ واکنششان، چند تظاهرات نمادین و فریادهایی بیاثر بود. آیا این است
انسانیت؟ آیا این است دفاع از مظلوم؟
در
حالیکه «صنعت قتل» توسط رژیم یهود ادامه دارد و آمریکا و همپیمانانش
نهتنها به این جنایات پایان نمیدهند، بلکه با پول، سلاح، غذا و نیرو، به تغذیهی
این ماشین قتل ادامه میدهند! این است واقعیت نظم و نظام جهانی امروز.
این
رژیم در لبنان و سوریه بدون هیچ نظارت و بازدارندهای کشتار و ویرانی میکند و
همین کار را در یمن نیز ادامه میدهد. در سوریه مرزهای خود را گسترش میدهد، ایران
را تهدید میکند و سیاستهایش را بر ترکیه تحمیل میکند. آنها آشکارا اعلام کردهاند
که خاورمیانه را تغییر خواهند داد و وجود دولت خلافت اسلامی را نخواهند پذیرفت؛
این پیام تهدیدی آشکار برای تمام امت است.
اما از همه تلختر،
خیانت حکام سرزمینهای اسلامی است؛ کسانی که باید سنگر دفاع از فلسطین باشند، اما
امروز در صف دشمن ایستادهاند. از حاکمان ایران که با تمام ادعاهای خود، عملاً
میدان را ترک کرده و حتی از حزب وابسته به خود در لبنان نیز پشتیبانی جدی نکردهاند،
تا دولت ترکیه که زیر نام روابط تجاری، صنایع خود را در خدمت اقتصاد دشمن صهیونی
قرار داده است. از حاکمان عربستان که نه تنها از بزرگترین حامیان
رژیم صهیونی، یعنی ترامپ، به گرمی پذیرایی کرده و خزانههای خود را با میلیاردها
دالر به روی او گشودهاند، بلکه با صادرات محصولات زراعتی به رژیم یهود،
عملاً در خونریزی غزه شریک شدهاند، تا رژیمهای مثل مصر و اردن که به بهای خون کودکان بیگناه غزه، معاملهگری میکنند و در برابر
دالر، مرزهای خود را میبندند. و باقی حكام، که نهتنها به یاری فلسطین نمیشتابند،
بلکه با سکوت، بیعملی، و حتی همدستی، بر زخم آن ملت ستمدیده نمک میپاشند؛ بهجای
غذا و دارو، کفن میفرستند و بهجای نصرت، تسلیم و تحقیر را ترجیح دادهاند.
مگر
وعدهی جهاد و آزادی را نداده بودند؟ یکی گفته بود از دمشق عبور میکند تا در
مسجدالاقصی نماز بخواند! اما حال که وقت جهاد است، زبان در کام کشیده و پشت کرده
به میدان. گویی همه با هم در خفت و خیانت مسابقه گذاشتهاند، و خزانههایشان را
تقدیم ترامپ و آمریکا کردهاند تا شاید در مقابل یهود، نرمی نشان دهند.
اما
خیانت حکام خائن سرزمینهای اسلامی ناگفته نباید بماند که چگونه این قضیه عظیم را،
که قضیهی مسجد الاقصی و قبله نخستین امت و سرزمین مقدس انبیا و محل اسری و معراج
پیامبر اسلام است، تبدیل کردند از یک مسئله همهامت اسلامی به یک مسئله محدود عربها،
سپس به مسئله فلسطین، و اکنون به مسئله غزه تنزل دادهاند؛ مسئلهای که باید موضوع
تمام امت میبود، به بازیچهای محلی و محدود بدل شده است، و این خیانت بزرگی است
که پیامدها روزمره آن بر گردن این حکام است.
ای
مسلمانان!
گمان
میکردیم ارتشهای سرزمینهای اسلامی در برابر اینهمه جنایت بیدار میشوند، اما
دیدیم که مشغول مانورند، سرگرم ورزش صبحگاهیاند، و اگر شمشیری از نیام برکشند، نه
علیه دشمنان، بلکه برای سرکوب تحرک امت و خاموشی صدای مردم مسلمان در حق غزه و
فلسطین میکشند. ارتشها، به جای حفاظت از امت، مأمور پاسداری از مرزهایی شدهاند
که استعمار ترسیم کرده است!
حتی
علما، که باید فریادزن جهاد باشند، بیشترشان سکوت کردهاند، یا بدتر، به فتواهای
بیرمق بسنده کردهاند. «دعای قنوت» را جایگزین جهاد کردهاند، و بعضیشان، دعا را
قویتر از بمب اتم خواندهاند! چنین علما و چنین فتوایی، جز نومیدی برای مردم غزه،
چه ثمر دارد؟
ای
برادران ایمانی و مجاهد!
حقیقتی
چون خورشید روشن است: هیچ سرزمین اشغالی، جز با نیروی نظامی آزاد نشده و نمیشود.
فلسطین، بخشی از سرزمینهای اسلامی است، و آزادیاش نه از درون، بلکه به دستان
ارتشهای مسلمانِ خارج از آن رقم خواهد خورد. نه با مذاکراتِ ذلتبار به میانجگری
قطر، مصر و ترکیه، نه با التماس به سازمان ملل، بلکه همانگونه که صلاحالدین
ایوبی، با لشکری از بیرون، صلیبیان را بیرون راند، امروز نیز ارتشی از مصر، اردن،
سوریه، ترکیه یا سایر بلاد اسلامی، اگر وارد شود، موازنهی قدرت را برهم خواهد زد.
تاریخ
گواه است: وقتی فلسطین در اشغال صلیبیها بود، کسی از درون نتوانست آن را آزاد
کند؛ تا آنکه ارتشی از بیرون آمد و آنان را ذلیل و خوار بیرون کرد. امروز نیز
تاریخ در حال تکرار است، اما اینبار، چه کسی عَلَمِ قیام را برمیافرازد؟
ای
علمای امت!
بر شماست
که مجاهدین و ارتشها را مخاطب قرار دهید، آنان را به
شکستن زنجیرهای حکام خائن فرا بخوانيد. فریاد بزنید: ای ارتشهای امت! و ای مجاهدین! اگر به اسلام ایمان دارید،
برخیزید! اگر غیرت دارید، قیام کنید! اگر شمشیر در دست دارید، راه قدس را پیش
گیرید! وقت آن رسیده که بانگ «اللهاکبر» از پایگاهها برخیزد، و لرزه بر اندام
دشمن افکند. آزادی اقصی به دوش وزرای جنگ است نه وزارت حج،
ارشاد و اوقاف!
ای علمای ربانی، بدانید که غزه با خطبههای نماز جمعه و صدقه و دعا آزاد نمیشود؛ تنها راه،
جهاد مسلحانه و برپایی دولت مقتدر خلافت اسلامی است که ارتشها را بسیج کرده، زمین
را از لوث وجود یهود پاک سازد. امروز بزرگترین مکلفیت علما اینست که سخن حق
بگویند، حکام خود را محاسبه کنند و در بیان راه حل دقیق شرعی رای غزه از ملامتی
کسی نهراسند و آن راه جهاد ارتش ها و تاسیس خلافت است.
آری،
آنگاه است که فلسطین و سایر سرزمینهای اشغال شده آزاد خواهند شد و اسلام، چون
نوری الهی، به جهانیان عرضه خواهد شد. و ما به وعدهی الهی ایمان داریم: ﴿إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ
بَعِيدًا، وَنَرَاهُ قَرِيبًا﴾