سخن هفته: کشمیر؛ زخم در حال فراموشی در میان سرزمین‌های اسلامی
05/15/2025 | عبدالله ذاکر

Print


کشمیر سرزمینی میان کوه‌های بلند و دریاهای زلال با طبیعت خاص و شگفت‌انگیزاش زمانی بنام بهشت روی زمین شناخته می‌شد. در حالی که اکثریت اسکان آنرا مسلمانان تشکیل می‌دهد اما بخش بیشتر آن پس از استعمار بریتانیا، تحت حاکمیت دولت هند است که با ظلم و فشار بالای مسلمانان آنجا حکومت می‌کند. این سرزمین همانند سرزمین فلسطین از سال ۱۹۴۷م تا کنون به میدان جنگ، منازعه و ظلم مبدل شده است.
بعد از تقسیم هند بریتانیایی به سرزمین هندوستان و پاکستان که بر اساس نقشه انگلیس و استعمار بود، قسمت بزرگ کشمیر مربوط هند گردید. اما از همان اوایل جهاد مردم مجاهد کشمیر علیه نظام هند ادامه داشت. دولت هند از سال ۱۹۴۷م تا کنون بیش از ۷۰۰ هزار سرباز هندی را در کشمیر مستقر ساخته که با ایجاد حاکمیت نظامی شدید، فضای زندگی را بالای مردم تنگ کرده است. در سال ۱۹۹۰م دولت هند با تصویب قانون AFSPA در مورد جامو و کشمیر حق تیراندازی مستقیم بالای مردم را به ارتش هند داد و اینکه ارتش می‌تواند مردم کشمیر را بدون حکم بازداشت کنند و سربازان هندی از انجام هر نوع جنایت مصوونیت قضایی داشته باشند. از آن زمان به بعد سربازان هندی از انجام هیچ نوع ظلم و وحشت و تجاوز دریغ نکردند و حتی بالای خواهران مسلمان کشمیری تجاوز کردند که بدترین واقعه آن در سال ۱۹۹۱م (کونان پاشپورا) دو بخشی در کشمیر بود که در آن ده‌ها زن مسلمان توسط سربازان هندی مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند.
بعد از به قدرت رسیدن حزب بهاراتیا جاناتا (BJP) به رهبری مودی در سال ۲۰۱۴م حزبی که اساساً بر پایه نژادپرستی، فرقه‌گرایی و نفرت‌پراکنی علیه اسلام و مسلمانان (چه در داخل هند و چه در سطح منطقه) بناء شده، فضای ظلم و شکنجه دیگر هم بالای مسلمانان کشمیر افزایش یافت. در سال ۲۰۱۹م دولت مودی ماده ۳۷۰ قانون اساسی را لغو کرد. قانون که اجازه خودمختاری را به کشمیر می‌داد، ایالات جامو و کشمیر تحت حاکمیت مستقیم دولت مرکزی هند قرار گرفت و هزارن سرباز نیروی اضافی به منطقه ارسال شد و برای اینکه حقایق ظلم و شکنجه هندوها بالای مردم مسلمان کشمیر فاش نشود و افکار عامه جهان علیه هند نگردد، برای خاموش ساختن صدای مردم برای ماه‌ها تلفن، انترنت و وسایل ارتباطی بالای مردم کشمیر قطع گردید.  اکنون یکی دیگر از برنامه‌های دولت مودی کوچ دادن اجباری هندوها به ایالت کشمیر به هدف فرهنگ سازی هندوئیزم و ازبین بردن کامل ارزش‌های اسلامی است.
در سوی دیگر، دولت پاکستان که دارای ارتش و نیروی قوی در منطقه است در دو دهه اخیر در قضیه کشمیر خیانت می‌کند. با وجود داشتن قدرت نظامی کافی در منطقه و اینکه توانایی رویارویی تمام‌عیار با هند و شکست‌ آن و توانایی آزاد سازی کشمیر را دارد، حکام خاین ملکی و نظامی آن اجازه حمله را برای ارتش نمی‌دهد. حتا در بسیاری موارد بعضی مقامات پاکستانی مقاومت و جهاد خود مردم کشمیر علیه هند را تقبیح نموده و آنرا عمل تروریستی می‌خواند. حکام در پاکستان اکثر مواقع از قضیه کشمیر استفاده سیاسی کرده و در بسیج افکار عامه و جهت دهی و انحراف احساسات مردم استفاده می‌کنند آن دقیقا در زمانی که این حکام خاین پاکستان در بحران داخلی قرار دارند. و در نهایت امریکا هم منحیث بادار برای رهبری ارتش در پاکستان اجازه نمی‌دهد تا بالای هند حمله کند.
امریکا منحیث بادار هر دو کشور سیاست توازن در منطقه را در پیش گرفته و خواستار صلح و عدم تقابل بین دو کشور است. تا هند از پاکستان خاطر جمع بوده و بتواند همراه با چین رقابت کند.‌ و از سوی دیگر ارتش پاکستان نیز بجای مقابله با هند مصروف تقابل با مجاهدین داخلی در داخل پاکستان گردد و ازین طریق اسلام‎خواهی را در پاکستان ریشه‌کن بسازد. به همین دلیل در چندین منازعه و تقابل اخیر هند و پاکستان متوجه می‌شویم که امریکا یا با حضور مستقیم ویا هم توسط مزدوران خویش منحیث میانجی عمل کرده و مانع برخورد شدید بین دو طرف گردیده است.
آخرین تقابل بین هند و پاکستان ازین امر مستثنی نیست. زمانی‌که تنش‌ها بین دو کشور پس از واقعه ۲۲ آپریل در منطقه پهلگام کشمیر آغاز شد، با وجود که این اقدام به گروهی در کشمیر ارتباط داده می‌شد اما هند اصرار ورزید که دولت پاکستان در عقب این حمله دست دارد. در حالیکه در هند افکار عامه علیه پاکستان شدت گرفته بود، مودی مجبور به انجام چندین حملات تلافی جویانه علیه پاکستان شد، پاکستان هم برای مدیریت افکار عامه مردم پاکستان اقدام به بعضی حملات نوبتی بالای هند کرد. با وجود که پیش‌بینی می‌شد جنگ طولانی گردد، در همین صحنه حساس امریکا از موقف زور منحیث میانجی قوی عمل نموده و در همان روز بین دو کشور آتش‌بس اعلام گردید، به تعقیب آن ترامپ در صفحه خود در شبکه ایکس از آتش‌بس میان دو دولت خبر داد و به همین سادگی آتش جنگ میان ارتش پاکستان با هند خاموش شد.
این در حالیست که هر دو جناح، مودی رهبر حزب ‌BJP و هم حکام خاین پاکستان ازین تقابل بهره برداری سیاسی نمودند. مودی برای کسب رای عام هند به نفع حزب BJP و پیشی گرفتن از دو حزب رقیب (حزب کنگره و حزب AAP) از این حادثه استفاده کرد. حکام خاین پاکستان نیز که مدت‌هاست در بحران داخلی بسر برده و از طرف دیگر نگران افکار عامه مردم پاکستان اند که در برابر خاموشی و سکوت ذلیلانه ارتش در قبال کشتار بی‌رحمانه دولت یهود در فلسطین خشمگین هستند، تلاش نمودند ازین فرصت برای تخلیه احساسات مردم پاکستان استفاده نمایند. اما این طرف کشمیر که سال‌های‌سال است زیر ظلم و شکنجه قرار دارد و هربار قربانی سیاست کشورهای منطقه گردیده که آنرا به زخم ناسور دیگری بین سرزمین‌های اسلامی تبدیل نموده است.
رهبران فعلی ارتش در پاکستان با وجود داشتن نیروی کافی نظامی، بخاطر راضی نگهداشتن بادارشان امریکا هیچ‌گاه بخاطر آزادسازی کشمیر زیر اداره هند بالای دولت هندو حمله  نمی‌نمایند. و بجای قتال با هند ارتش را مصروف جنگ داخلی با خود مسلمانان و مجاهدین تحت نام مبارزه با تروریسم ساخته است. این سیاست منافقانه و مزدوری به امریکا سبب ضعف پاکستان از دید نظامی، اقتصادی و بحران‌های شدید داخلی گردیده است. اما در سمت مقابل هند با ثبات شده و از دید اقتصادی و تکنالوژی رشد چشم‌گیری یافته است. بدون شک پاکستان مصداق این فرموده رسول‌الله (ص) است که می‌فرماید: «مَا تَرَكَ قَوْمٌ الْجِهَادَ إِلَّا عَمَّهُمُ اللهُ بِالْعَذَابِ» «هیچ مردمی جهاد را ترک نکردند، مگر اینکه الله سبحانه و تعالی آنان را به عذاب گرفتار نمود.» (طبرانی، المعجم الأوسط)
ارتش پاکستان با وجود اینکه برخی عناصر متدین را نیز در خود دارد که آرزوی غزوه الهند را دارند، اما مفکوره پلیدی بنام دولت-ملت این ارتش بزرگ را به زنجیر کشیده و سبب شده است نتوانند به سوی آزادسازی کشمیر از زیر حاکمیت گاوپرستان بروند. قسمیکه این مفکوره دولت- ملت مانع حمله ارتش‌های عربی بالای اسراییل برای آزاد سازی فلسطین شده است.
پس یگانه راه حل تاسیس دولت خلافت راشده است که با ازبین بردن مرزهای خیالی و ازمیان برداشتن مفکوره پلید دولت-ملت یا نشنلیزم بین سرزمین‌های اسلامی، منابع و ارتش‌های امت را منسجم ساخته و همه را در راه خیر و آزادسازی سرزمین‌های اسلامی بکار گیرد. با انجام غزوه الهند دولت هندو را سرنگون کرده، تاریخ و فرهنگ اسلامی را دوباره در شبه قاره هند برگرداند. که بدون شک الله سبحانه و تعالی مژده تحقق آنرا برای ما داده است.
«عِصَابَتَانِ مِنْ أُمَّتِي أَحْرَزَهُمُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ: عِصَابَةٌ تَغْزُو الْهِنْدَ، وَعِصَابَةٌ تَكُونُ مَعَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ عَلَيْهِ السَّلَامُ» «دو گروه از امت من هستند که الله سبحانه‌وتعالی آنان را از آتش دوزخ حفظ می‌کند: گروهی که به هند لشکرکشی می‌کنند و گروهی که همراه عیسی بن مریم علیه‌السلام خواهند بود». (روایت احمد)





   ارسال نظر