سخن هفته: سیاست دوگانه‌ی پاکستان در قبال تحریک اسلامی طالبان
10/16/2021 | مسلم بغلانی

Print


عمران خان، نخست‌وزیر پاکستان، در تازه‌ترین مصاحبه‌ی خود با نشریه‌ی انگلیسی (Middle East Eye) گفته است: «جهان باید با طالبان وارد تعامل شود؛ و اگر چنین نکند، عناصر تندرو موجود در داخل تحریک طالبان، وضعیت را به سال‌های 2000م بر می‌گردانند که فاجعه‌ی بیش نیست». خان همچنین در هفتادوششمین اجلاس عمومی ملل متحد از طریق پیام ویدیویی گفته بود: «تنها یک راه باقی مانده است. ما باید دولت کنونی را به خاطر مردم افغانستان تقویت و تثبیت کنیم». پس از به قدرت رسیدن تحریک اسلامی طالبان، وی در تمامی مجامع و گفتمان‌های سیاسی همواره از جهانیان خواسته است که آنان حکومت طالبان را برای جلوگیری از مبدل شدن افغانستان به پناه‌گاه تروریستان، تقویت و حمایت کنند.
اگر به اظهارات اعلامی رهبران پاکستان و نیز به پالیسی و رویکرد اعمالی این کشور نگاهی بی‌اندازیم، به این نکته می‌توانیم به صراحت پی ببریم که دولت پاکستان در تعامل با تحریک اسلامی طالبان سیاست دوگانه را در پیش گرفته است. چنان‌چه، عمران خان در هر نشست از موضوع به رسمیت شناخته شدن تحریک اسلامی طالبان سخن به زبان می‌آورد و نیز بالای جهان صدا می‌زند که عدم تعامل با طالبان عواقب این‌چنانی و آن‌چنانی را متوجه افغانستان و جهان خواهد نمود. در حالی‌که دولت پاکستان، هفتمین قدرت اتمی جهان، نه تنها این‌که حکومت طالبان را خود به رسمیت نشناخته بلکه انواع گوناگون تحریم و استبداد اعلان‌ناشده را در قبال مسلمانان افغانستان روا داشته است.
طوری‎‌که پس از به قدرت رسیدن تحریک اسلامی طالبان، پاکستان سرحدات سپین بولدک و تورخم را به‌روی مسافرین، مریضان، متشبثین، محصلین وغیره افغان‌های نیازمند مسدود کرد. این رویکرد ظالمانه‌ی پاکستان چرخ درآمد اقتصادی افغان‌هایی را که با بحران جدی مالی روبرو هستند کندتر از گذشته ساخته است. چنان‌چه، تجاران افغان بدلیل مسدود بودن سرحدات نمی‌توانند کالاهای خویش را به آنسوی مرز انتقال دهند که این امر منجر به خسارات میلیونی برای تجاران افغان شده است. همچنان مریضان نیازمند بدلیل مسدود بودن مرزها برای مرگ خویش لحظه شماری می‌کنند. لیکن از سوی دیگر، متوجه می‌شویم که شرکت هوایی پاکستان (PIA) از وضعیت وخیم (انگشت افگار) افغان‌های متضرر سوءاستفاده کرده، تکت‌های 150 دالری را الی 2500 دالر بالای افغان‌ها بفروش می‌رساند. چنین رویکرد ظالمانه و خصمانه‌ی دولت پاکستان بیان‌گر آنست که این دولت همواره در پی تضعیف و تذلیل مسلمانان بوده تا مبادا مسلمانان این سرزمین از قوت و اقتدار واقعی برخوردار شده و منحیث تهدیدی برای منطقه و غرب مبدل شود.
از جهت دیگر، سران دولت پاکستان همواره در قبال مسلمانان این منطقه خیانت عظیمی را روا داشته است. تاریخ بیست سال پسین بخوبی واضح می‌سازد که این دولت آجندای War on Terror امریکا که در حقیقت جنگ علیه اسلام بوده است را با کمال احسان پیشتیبانی کرده است. چنان‌چه، پرویز مشرف نه تنها این‌که فضای پاکستان را در اختیار امریکا قرار داد بلکه خطوط اکمالاتی ناتو و امریکا را از راه زمین جهت سرکوب مسلمانان افغانستان و قبایل تسهیل کرد. تا جائی‌که در سال 2001م حتی هر جنگجوی طالب را در بدل صدها دالر با امریکائیان معامله نمود تا بساط امارت اسلامی از ریشه برچیده شود. چون دولت پاکستان بر سر قضیه‌ی افغانستان همواره از دولت‌های غربی امتیازگیری می‌کند، بناء سیاست این دولت همیشه مبتنی بر منفعت و رویکرد دوگانه استوار است که در این معامله افغانستان نقش گاوشیری را برای این دولت بازی می‌کند.
چون فلسفه‌ی وجودی پاکستان مبتنی بر مفکوره‌ی دولت-ملت (Nation-State) استوار است؛ از این‌رو، این کشور برای تامین منافع ملی خود از هیچ نوع خیانتی در حق مسلمانان دریغ نمی‌کند. چنان‌چه دولت‌های‌ پاکستان و افغانستان، در کنار خیانت به مسلمانان، در طول بیست سال تلاش کرده اند که مسلمانان هردو طرف را دشمن یکی دیگر جلوه دهند. زیرا مفکوره‌ی دولت-ملت در حقیقت دولت‌ها را از ملت‌ها بیگانه ساخته و وابسته‌ی حلقه بزرگ جهانی می‌سازد. بناء توسل به چنین مفکوره‌ی فاسد نه تنها این‌که جلوگیری از قدرت‌مند شدن مسلمانان را می‌کند بلکه مسلمانان را بیشتر از گذشته وابسته به طلسم غرب می‌سازد؛ طوری‌که بدون غرب خود را محکوم به فناء محسوب می‎کنند. از سوی دیگر، رهبران تحریک اسلامی طالبان نیز با آزمون سختی روبرو هستند. اگر آنها نیز مانند سایر رهبران فعلی کشورهای اسلامی خودرا در حلقه‌ی مفکوره‌ی دولت-ملت، منافع ملی و سرحدات ملی محصور کنند، آنان نیز به سرنوشت ذلت‌بار گذشتگان دچار می‌شوند و چنان در قید اسارت اقتصادی و سیاسی غرب قرار می‌گیرند که این امر بلافاصله باعث دوری مسلمانان افغانستان از رهبران تحریک اسلامی طالبان می‌گردد؛ چنان‌چه در بیست سال گذشته چنین شد.
پس جا دارد که مردم مسلمان افغانستان و پاکستان مفکوره‌ها و رویکردهای سیاسی را که در دهه‌های گذشته منجر به ذلت و کشتار در این منطقه‌ی از جهان اسلام گردیده است، کنار گذاشته شده و به ریسمان الله سبحانه وتعالی و وحدت بر محور ارزش‌های اسلامی چنگ بزنند که خیر و فلاح دنیوی و اخروی را برای امت مسلمه به ارمغان می‌آورد. این خیر همانا برپایی دولت اسلامی (خلافت) و تطبیق همه جانبه‌ی اسلام و حمل اسلام به سایر جهانیان می‌باشد. تنها با تطبیق اسلام است که مسلمانان در دنیا منحیث یک قوم عزیز و سربلند زندگی خواهند داشت و در آخرت منحیث قوم مفلح محشور خواهند گردید.
چنان‌چه قرآن‌کریم از مؤمنان خواسته است تا به‏سان اهل جنت، کینه‏ها را از دل‏هایشان پاک نموده و از الله سبحانه وتعالی، مغفرت برادران دینى خود را پیش از خود و نیز زدودن کینه را از میان شان بخواهند: «رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمانِ وَ لَا تَجْعَلْ فِى قُلُوبِنَا غِلاًّ لِّلَّذِینَ ءَامَنُوا»
امید است که کینه‌های که بدلیل خیانت حُکام افغانستان و پاکستان در چندین دهه‌ی پیاپی در میان مردم این سرزمین‌ها شکل گرفته، پاک شده و به مهر و برادری مبدل گردد.



   ارسال نظر