معرفی حزب التحریر
حزب ‎التحریر یک حزب سیاسی و ایدیولوژیک بوده که اساس آن را اسلام و هدفش را اعاده زندگی اسلامی توسط بر پا کردن دولت اسلامی(خلافت) تشکیل می‎دهد تا از طریق آن نظام اسلام را تطبیق و دعوتش را بسوی جهان حمل کند. این حزب ثقافت و فرهنگ حزبی‎ منحصر به فردی را فراهم ساخته که مشتمل بر احکام اسلامی در باره امور زندگی می‎باشد. این حزب اسلام را بحیث رهبری فکری می‎شناسد که از آن نظام‎های زندگی سرچشمه گرفته که همه مشاکل انسان را حل می‎کند، چه این مشاکل سیاسی باشد یا اقتصادی ویا هم اجتماعی و غیره. حزب زنان را به مانند مردان به عضویت خود پذفته و همه‎ای مردم را بسوی اسلام و گزینش مفاهیم و نظام‎های آن دعوت می‏کند. اگر نژادها و مذاهب آنها به هر اندازه‎ای که متعدد و گوناگون باشد، به همه به نظر اسلام می‎ نگرد. حزب در راه رسیدن به هدف خود به تفاعل(کارزار فکری و سیاسی) با امت معتقد است و برای تحقق یافتن آزادی امت از قیادت فکری استعمار و برکنده شدن ریشه‎های فرهنگی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و غیره استعمار از خاک کشور های اسلامی با استعمار به جمیع اشکال و مسمیاتش مبارزه و مقابله می‎کند. و در راه تغییر مفاهیم و برداشت‎های غلطی که استعمار آنها را اشاعه کرده و اسلام را در عبادت و اخلاق منحصر ساخته فعالیت می‎نماید.
حزب ‎التحریر یک حزب سیاسی و ایدیولوژیک بوده که اساس آن را اسلام و هدفش را اعاده زندگی اسلامی توسط بر پا کردن دولت اسلامی(خلافت) تشکیل می‎دهد تا از طریق آن نظام اسلام را تطبیق و دعوتش را بسوی جهان حمل کند. این حزب ثقافت و فرهنگ حزبی‎ منحصر به فردی را فراهم ساخته که مشتمل بر احکام اسلامی در باره امور زندگی می‎باشد. این حزب اسلام را بحیث رهبری فکری می‎شناسد که از آن نظام‎های زندگی سرچشمه گرفته که همه مشاکل انسان را حل می‎کند، چه این مشاکل سیاسی باشد یا اقتصادی ویا هم اجتماعی و غیره. حزب زنان را به مانند مردان به عضویت خود پذفته و همه‎ای مردم را بسوی اسلام و گزینش مفاهیم و نظام‎های آن دعوت می‏کند. اگر نژادها و مذاهب آنها به هر اندازه‎ای که متعدد و گوناگون باشد، به همه به نظر اسلام می‎ نگرد. حزب در راه رسیدن به هدف خود به تفاعل(کارزار فکری و سیاسی) با امت معتقد است و برای تحقق یافتن آزادی امت از قیادت فکری استعمار و برکنده شدن ریشه‎های فرهنگی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و غیره استعمار از خاک کشور های اسلامی با استعمار به جمیع اشکال و مسمیاتش مبارزه و مقابله می‎کند. و در راه تغییر مفاهیم و برداشت‎های غلطی که استعمار آنها را اشاعه کرده و اسلام را در عبادت و اخلاق منحصر ساخته فعالیت می‎نماید.
برخلاف نظام سیکولر غربی، در اسلام میان دین و سیاست هیچ جدایی وجود ندارد و سیاست در اسلام، به معنی تنظیم امور مردم به اساس عقیده و احکامی است که الله سبحانه وتعالی نازل به رسول الله صلی الله علیه وسلم نازل کرده است. سیاست از دیدگاه اسلام یک کار مقدس است. چنان‎چه مسلم از ابو حازم روایت کرده که من با ابوهریره پنج سال نشست و برخاست داشتم، من از وی شنیدم که از رسول الله صلی الله علیه وسلم این حدیث را روایت می‎کرد و گفت: «کانت بنو اسرائیل تسوسهم الأنبیاء، کلما هلک نبی خلفه نبی، و إنه لا نبی بعدی و ستکون خلفاء فتکثر، قالوا: فما أمرنا؟ قال: فوا ببیعة الأول فالأول و اعطوهم حقهم، فإن الله سائلهم عما استرعاهم.» ترجمه: بنی اسرائیل را پیامبران رهبری می‎کردند، هرگاه پیامبری وفات می‎کرد، پیامبر دیگری جانشین وی می‎شد، ولی بعد از من دیگر پیامبری نیست و خلفای زیادی خواهند بود. گفتند: پس به ما چه فرمان می‎دهی؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت: به بیعت اول و به بیعت اول با آنها وفا کنید و حق شان را ادا نماید، زیرا الله سبحانه وتعالی در مورد آنچه به آنها سپرده است از ایشان سوال خواهد کرد.
هدف حزب ‎التحریر اعاده و باز گردانیدن زندگی اسلامی و رسانیدن دعوت اسلامی به جهان می‎باشد. مفهوم این هدف همانا باز گردانیدن مسلمان‎ها از لحاظ زندگی و معیشت، به زندگی اسلامی در دارالاسلام و جامعۀ اسلامی است. طوری‌که تمام امور زندگی در آن مطابق احکام شرعی به پیش برود و طرز دید در آن حلال و حرام، تحت سایه خلافت باشد. آن دولتی که مسلمان‎ها در آن خلیفه را تعیین کرده با وی به سمع و طاعت -بر حاکم ساختن کتاب الله و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم و بر حمل اسلام منحیث رسالت جهانی توسط دعوت و جهاد به سوی جهانیان- بیعت می‎کنند. حزب می‌خواهد امت را به طور درست و با فکر مستنیر(روشن) سرپا سازد و می‎کوشد تا عزت و شوکت سابقش را بر وی اعاده نماید. طوری‎که پیش‎قدمی زمام امور را از چنگ دولت‎ها، امت‎ها و اقوام دیگر بدست گرفته، دولت ابر قدرت جهان را، چنان‎چه در گذشته بود اعاده نماید و سیاستش را مطابق عقیده و احکام اسلامی به پیش برد. برعلاوه هدفش هدایت بشر و رهبری امت برای مقابله با کفر و نظام‎ها و افکارش می‎باشد تا اسلام همۀ کرۀ زمین را فرا گیرد.
حزب ‎التحریرطریقه فعالیت خویش را از سیرت رسول الله اسلام صلی‌الله و علیه وسلم اخذ نموده است. اگر با دقت زندگی پیامبر صلی الله و علیه وسلم از دوران مکی تا زمان تأسیس دولت اسلامی در مدینه مطالعه گردد، چنین استنباط می‌شود که دارای سه مرحله مشخص ذیل می‎باشد: اول- مرحلۀ تثقیف؛ در این مرحله جهت تربیت اشخاص مؤمن با فکره و طریقه حزبی به آنها تدریس شده تا کتله‎ای حزبی تشکیل گردد. دوم- مرحلۀ تفاعل (کارزار فکری و سیاسی)؛ در این مرحله با امت کار می‎شود تا برای حمل اسلام آماده شده و اسلام را منحیث قضیه سرنوشت ساز خود بداند و برای تطبیق آن در زندگی فعالیت نماید. سوم- مرحلۀ تسلیم شدن حکومت و تطبیق همه جانبه و انقلابی اسلام در داخل است که اسلام را بحیث رسالت جهانی به همه‎ای جهانیان از طریق دعوت و جهاد باید رساند. پیامبر صلی الله وعلیه وسلم در مکه فعالیت‎های خویش را به مبارزات فکری و سیاسی متمرکز ساخته بود و افکار عامه را بصورت عموم بسوی اسلام فرا می‎خواند و در برابر حکام وقت مبارزه فکری و سیاسی می‎کرد. او صلی الله علیه وسلم افکار اسلامی را در میان مردم ترویج و همه را بسوی آن با تلاش و بدون خستگی بخاطر گسترش و تطبیق آن دعوت می‎نمود. بناً حزب با این طریقه وفادار بوده و پیروی از آن را واجب می‎داند. بدین اساس حزب ‎التحریر برای نشر افکار اسلامی از طریق تفاعل با مردم و استفاده از اسالیبی مثل: حلقات تثقیفی، لکچرها، سمینارها، کنفرانس‎ها، صفحات انترنتی، چاپ کتب و مجلات، بصورت گسترده تلاش و فعالیت می‎نماید تا نظام‎های حاکم غیر اسلامی را به چالش کشیده و بجای آن نظام کامل و شامل اسلامی را منحیث طریقه زندگی که توانایی تنظیم امور دولت و جامعه را دارد، بیشکش ‎نماید. حزب حوادث سیاسی جهان و امت اسلامی را از دیدگاه عقیده اسلامی تحلیل نموده و مصالح امت را بر اساس نظام‎های مختلف اسلام اعم از نظام حکومتی، اقتصادی، اجتماعی ... تبنی می‎کند و برای حل تمام مشاکل جامعه، راه حل‎های مشخصی را ارایه میدارد. هم‎چنان افکار کفری و رهبران سیاسی را که کفار توسط آنان حاکمیت خویش را در سرزمین‎های اسلامی مستحکم نموده‎اند که مانع برگشت و تطبیق نظام اسلام می‎گردند، به شدّت حمله کرده و علیه آن مبارزه می‎نماید. طریقه حزب ‎التحریر به تفصیل و جزئیات مطابق قرآن و سنت در کتاب "منهج حزب ‎التحریر برای تغییر" و معرفی حزب ‎التحریر موجود است.
حزب ‎التحریر مردان و زنان مسلمان را به عضویت خود می‎پذیرد، قطع نظر از این‎که عرب باشند یا غیر عرب، سفید پوست باشند یا سیاه پوست؛ چون حزبی است که همه مسلمان‎ها را به سوی بدوش گرفتن اسلام و پذیرفتن نظام هایش فرا می‎خواند، صرف نظر از قوم، رنگ و مذهب شان و به همه از دید اسلام نظر می‎کند. طریقه جذب افراد در این حزب توسط پذیرفتن عقیدۀ اسلامی، پخته شدن در ثقافت حزبی، پای‎بندی به واجبات اسلامی و برگزیدن افکار و آرای حزب می‎باشد. بنابرین تنها رابطه‌ی که افراد حزب را با هم یک جا می‎سازد، عقیدۀ اسلامی و ثقافت حزبی نشأت گرفته از این عقیده می‎باشد. باید متذکر شد که حلقات زنان در حزب جدا از حلقات مردان بوده و سرپرست حلقات زنان شوهران، محارم و یا خود زنان می‎باشند.
با آن‎که اسلام مبدأ و ایدیولوژی جهانی است، اما طریقه‎اش چنین نیست که از آغاز بصورت جهانی برایش کار و فعالیت شود؛ بلکه ضرورت است که بصورت جهانی به جانبش فرا خوانده شود. ساحه کار و فعالیت برایش در یک یا چند سرزمین تعیین می‎گردد تا در آن منطقه تمرکز یافته و دولت اسلامی در آن جا برپا گردد. بدون شک که همه جهان شایستۀ دعوت اسلامی است؛ مگر مردم سرزمین‎های اسلامی منقاد به دین اسلام می‎باشند، ضرورت است که دعوت از آن جا آغاز گردد؛ چون سرزمین‎های عربی که بخشی از سرزمین‎های اسلامی است و به زبان عربی سخن می‎گویند و آن زبان قرآن و حدیث و جزء جوهری اسلام و عنصر اساسی فرهنگ و ثقافت اسلامی می‎باشد؛ پس بهترین سرزمین‎ها برای آغاز حمل و ابلاغ این دعوت، سرزمین‎های عربی است. باید خاطر نشان ساخت که حزب در بخشی از سرزمین‎های عربی ایجاد گردیده و آغاز به حمل و پیشبرد دعوت کرد. سپس به گسترش دعوت بشکل طبیعی آن پرداخت به حدی که امروز در بیشتر از 50 کشور دنیا اعم از سرزمین‎های اسلامی و غربی دعوتش عملاً جریان دارد.
فعالیت حزب مخفی نیست و ما بصورت علنی در میان مردم دعوت می‎کنیم. قابل ذکر است که فهم نادرست برخی از افراد از مرحله اول دعوت (مرحله تثقیف) باعث شده است که فعالیت‎های ما را سری و مخفی بدانند. حزب به عنوان یک حرکت پویا سال‎ها قبل مرحله دعوت سری را سپری کرده و به تفاعل مستقیم با جامعه آغاز نموده است. افراد متعلق به حزب در بطن جامعه قرار داشته و به فعالیت خویش بصورت پیهم پرداخته و با اقشار مختلف مردم مستقیماً در ارتباط می‎باشند. شما باید این نکته را بدانید که موفقیت‎های روز افزون حزب که دولت را به هراس انداخته است، بدون ارتباط مستقیم با جامعه و مردم ممکن نیست.
فعالیت حزب ‎التحریر در غرب طوریست که مسلمانان را بسوی زندگی اسلامی فرا می‎خواند تا اعمال و افکار خویش را طبق اسلام تنظیم نموده و با حفظ هویت اسلامی خویش منحیث جزء از امت واحد اسلامی با بقیه مسلمانان در مبارزه برای احیایی خلافت راشدۀ ثانی مبارزه نمایند. به این اساس، هدف فعالیت‎های حزب در غرب به منظور تغییر نظام نبوده، بلکه اسلام را بصورت فکری حمل می‎‌نماید تا آنان را قانع و متعهد به برگشت زندگی اسلامی مطابق آن‎چه الله سبحانه وتعالی وحی نموده است، نماید. هم‎چنان حزب در تلاش است تا آنان را از نظام سیکولر غربی که از یک قرن بدینسو رهبری بشریت را بدست گرفته و از رفع نیازمندی‎های بشری عاجز مانده و ناکامی خویش را در حال تجربه کردن است، روگردان نماید.
کوتاه ترین جواب برای این سوال، اینست که پیامبر بزرگ اسلام صلی الله و علیه وسلم چنین نکرده است؛ یعنی بدین معناست که پیامبر صلی الله وعلیه بخاطر تأسیس نظام الهی و گسترش آن در مکه جنگ نکرده است که این موضوع از سیرت پیامبر صلی الله وعلیه وسلم کاملاً آشکار بوده که قابل بحث نمی‎باشد. پس وی صلی الله علیه وسلم در مکه فقط مبارزه فکری و سیاسی علیه مفکوره‎های حاکم و رسم و رواج‎های جاهلانه انجام داد که افکار اسلامی غالب و تطبیق گردد. اما جواب مفصل آن اینست که طریقه و منهج پیامبر صلی الله و علیه وسلم به اساس آگاهی سیاسی پیامبرصلی الله و علیه وسلم از وضعیت اجتماعی و افکار عامه بود که علیه تمام افکار، نظام، رسم رواج‎های باطل که مشرکین از آن پیروی می‎نمودند قرار گرفته بود. این تقابل فکری و سیاسی همزمان بدون کدام مصلحت بصورت تند و درشت به پیش می‎رفت که می‎توان آن را از کلمه شهادت " لااِلاه اِلاالله" واضحاً درک کرد. نکته مهم در مبارزات سیاسی پیامبر صلی الله علیه وسلم رویا رویی حق و باطل است که هر کدام از مفاهیم و افکار خاصی سرچشمه گرفته بود؛ چون بت پرستی یک امر فکری است. بناً مبارزه علیه آن بصورت فکری معقول‎تر به نظر می‎رسید. مرمی و تفنگ هرگز نمی‎تواند مفکوره‎ی کسی را تغییر دهد، بلکه تنها فکر می‎تواند فکر دیگر را تغییر دهد. از همین‎رو، جامعه از طریق دعوت سیاسی و مبارزه فکری تغییر می‎کند. استعمال سلاح در این مرحله ممکن مردم را جبراً تابع ما سازد، اما به هیچ صورت قناعت مردم را فراهم نمی‎سازد. دولت‎هایی که از طریق زور بالای مردم حکومت می‎کنند و مردم به افکار و شیوه حکومت‎داری آنها عقلاً قناعت ندارند، این نوع حکومت‎ها محکوم به سقوط اند. هر زمانی‎که مردم توان مقابله را پیدا کنند، در مقابل هم‎چو دولت‎ها قیام نموده و آن را سرنگون می‎سازند. مثال واضح آن سرنگونی حاکمان ظالم کشورهای عربی؛ چون: قذافی، مبارک و ... می‎باشد که بعد از سالیان متمادی به قیام مردمی موجه شدند. بناءً طبق سنت به عمل فکری و کارزار سیاسی که مجموعا دعوت سیاسی بوده و سبب تغییر جامعه می گردد، حزب پای‎بند است.
حزب ‎التحریر در حالتی میان امت ظهور کرد که مفکوره خلافت منحیث نظام سیاسی اسلام، بعد از سقوط دولت خلافت در سال 1924 میلادی بکلی از حافظه سیاسی امت مسلمه محو گردیده بود. یک نسل احزاب و گروه‎های اخلاقی و خیریه که محض بنام و بدون طریقه‎ای درست برای نهضت و بیداری امت فعالیت می‎کردند، شکست خورده و به نقطه آغازین خود رجوع نموده بودند که گروهی از علمای برجسته به قیادت شیخ تقی‎الدین نبهانی تحت نام حزب ‎التحریر خلافت را منحیث قضیه سرنوشت ساز، قضیه مرگ و زندگی امت و حلال تمام مشکلات جامعه به امت اسلامی معرفی نمود. حزب ‎التحریر درین مسیر طبق طریقه تغییر رسول الله صلی الله علیه وسلم در جهت مخالفت فضای موجود در میان امت و جهان حرکت سرنوشت ساز خود را آغاز کرد. حزب تا هنوز دست‎آورد های ذیل را در مسیر انبیا و رُسل به دست آورده است: - حزب ‎التحریر مفکوره خلافت را منحیث یگانه نظام مشروع سیاسی اسلام در میان امت دوباره زنده کرد. - حزب ‎التحریر در اثر عمل فکری و مبارزه سیاسی خویش، افکار عامه را طبق آگاهی سیاسی که ناشی از عقیده اسلامی است، برای تاسیس نظام سیاسی اسلام (خلافت) مجدداً در میان امت شکل داد. - مبارزه حزب ‎التحریر به گونه مستقیم و غیر مستقیم بر سایر احزاب و گروه‎های اسلامی تاثیر نمود که بالاخره آنان هم یکی پی دیگری تاسیس خلافت را یا در اهداف خود جا بجا نموده و یا حد اقل در شعارهای خود مورد استفاده قرار می‏‎دهند. - حزب ‎التحریر رابطه متقابلی که بر اساس خیانت و گمراه سازی میان رعیت و حُکام وجود داشت برهم زد و اکنون امت مسلمه حُکام مزدور و نظام‌‎های جبریه را برنامه‎های استعماری می‎داند. - حزب ‎التحریر به گونه متداوم امت را از دسیسه‎های استعماری هشدار داده و درین مورد اعتماد امت را مانند چشم و گوش با بصیرت، به خود جلب نموده است که بارزترین مثال‎های آن افشا سازی خیانت نظام‎های عربی در قضیه فلسطین و پرده برداری از هدف تاسیس "منظمة التحریر فلسطین" برای رسمیت شناختن و صیانت از اسرائیل، تجزیه سودان و ... می‎باشد. - حزب ‎التحریر برای اداره و تشکیلات دولت خلافت تصویر مکملی را در سلسله‎ای از کتب مدون به زبان‎های مختلف به امت ارایه کرده است. - حزب ‎التحریر بر اساس قوت دلیل شرعی، دستور(قانون اساسی) برای دولت خلافت تهیه نموده که هر لحظه آماده تطبیق است. حزب ‎التحریر همزمان با فعالیت‎های متذکره دعوت خود را در میان اهل قدرت امت متمرکز ساخته تا توسط طلب النصره زمام امور را به طریقه شرعی برای تاسیس دوباره دولت خلافت راشده تسلیم نموده و با تغییر در تمام عناصر جامعه از قبیل؛ افراد، افکار و نظام تغییر بنیادی را به ارمغان بیاورد تا بهترین امت جهان را در مسیر رسالت اصلی‎اش به گونه دقیق رهبری نماید.
حزب ‎التحریر یکی از احزاب برجسته و فعال سیاسی در سرزمین‎های اسلامی است. حکام خاین را همیشه محاسبه نموده و موجودیت و حاکمیت مزدوران استعمار را در سرزمین‎های اسلامی به چالش می‎کشد. در مقابل این رژیم‎های جابر و مزدور سد راه فعالیت‎های ما شده و اعضای دعوت‎گر حزب را زندانی، شکنجه و حتی به شهادت می‎رسانند. در زمان دعوت مکی، رسول الله صلی الله و علیه وسلم و پیروانش بخاطر تطبیق و انتشار دین الله سبحانه وتعالی با سرنوشت مشابه مواجه بودند. این در حالیست که چالش‎های فعلی در مقابل مبارزه فکری و سیاسی مان بخاطر منع و توقف فعالیت‎های حزب صورت می‎پذیرد؛ زیرا آنان با وجود فشار های ظالمانه‎ی شان، هیچ نوع قوت فکری ندارند تا در مقابل افکار حزب ایستادگی نمایند. باوجود منع بودن فعالیت‎های حزب، اذیت و آزار و ارهاب میان اعضای آن، افکار حزب نخست به فضل الله سبحانه وتعالی، سپس با قربانی‎های بی‎شمار مردان، زنان، پیرو وجوان و دانشمندان مسلمان فضای جامعه را تحت تأثیر قرار داده است.
رهبر فعلی حزب ‎التحریر، دانشمند بزرگ و عالی‌قدر، مجتهد زبردست، شیخ عطاء بن خلیل ابورشته حفظه الله می‎باشد. وی رهبری فعالیت‌های جهانی حزب را از سال 2003 میلادی بدینسو بدست گرفت. نظر به مشکلات امنیتی از نام بردن مکان و محل بود و باش وی خود داری می‎نمایم.
در صورتی‎که شرط غیر اسلامی و مخالف اهداف عالی حزب، از طرف دولت افغانستان وضع نگردد، ما با ثبت و راجستر حزب مشکلی نداریم؛ اما دولت افغانستان پذیرش قانون اساسی و سایر قوانین افغانستان را که آگنده از تناقضات صریح با احکام اسلام می‎باشد، شرط راجستر نمودن قرار داده است. علاوه بر آن در قوانین نافذۀ افغانستان محدود کردن احزاب به مرز های افغانستان شرط گذاشته شده است. این موضوع هم با اسلام و هم با اهداف حزب در تناقض است؛ زیرا اسلام امت مسلمه را امت واحد و مومنین را برادران همدیگر می‎داند و نیز حزب می‏‎خواهد تا خلافت اسلامی را بدون در نظرداشت مرز های ساختۀ استعمار تاسیس نماید. پس در چنین شرایطی راجستر کردن حزب امکان ندارد.
این عمل را به دو دلیل؛ نخست حرام بودن اشتراک در انتخابات و دوم به دلیل این‎که حزب قدرت محض را نمی‎خواهد، بلکه قدرت تطبیق کنندۀ اسلام را می‎خواهد، انجام نمی‎دهد. در مورد دلیل اول باید گفت که اشتراک در انتخابات نظام دموکراتیک هم بحیث کاندید و هم بحث رأی دهنده حرام بوده که دلایل مفصل آن در کتابی که حزب تحت نام (دموکراسی نظام کفری است؛ اخذ، تطبیق و دعوت بسوی آن حرام می‎باشد) نوشته است، درج می‎باشد. هم‎چنان در حقیقت مبارزه ما برای طرد نظام دموکراتیک است که در این صورت اشتراک در انتخابات معنی ندارد. از جانب دیگر حزب قدرت محض را نمی‎خواهد، بلکه قدرتی را می‎خواهد که بوسیله‎ای آن اسلام را تطبیق نماید؛ در صورتی‎که قدرت و دولت باعث تطبیق اسلام نگردد هیچ ارزشی ندارد و منجر به گناه و عصیان هم می‎گردد. بنا بر همین دلایل، حزب ‎التحریر اشتراک در انتخابات را مردود دانسته و سایر حرکات اسلامی و فرد فرد امت مسلمه را نصحیت می‎کند که در این پروسه‎ای مملو از گناه و عصیان اشتراک نکنند. افزون برین، حزب ‎التحریر اعضایش را اجازه نمی‎دهد که در پارلمان‎ها شرکت کرده و عضویت آن را بدست بیاورند. هم‎چنان حزب ‎التحریر اعضایش را اجازه نمی‎دهد که کاندید ریاست جمهوری و یا پست‎های دولتی باشند که به تطبیق حکم متعلق است. از این لحاظ حزب تا هنگام تاسیس خلافت اسلامی در این پروسه‎ها شرکت نمی‎کند. به دلیل این‎که شرکت در این پروسه‎ها از لحاظ شرعی حرام می‎باشد؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم در برابر تقاضای مشرکین مبنی به اشتراک در نظام جاهلیت، جواب قاطعی داده و تا زمان گرفتن قدرت بشکل کلی مبارزه‎اش را ادامه داده و در برابر مشکلات و سختی‎های که مسلمانان از سوی مشرکین مواجه می‎شدند، آنها را به صبر توصیه می‎نمود.
تمویل حزب از طریق حق‌العضویت و صدقات اعضای حزب صورت می‎گیرد. باید متذکر شد که فعالیت‎های حزب، فعالیت‎های سیاسی و تثقیفی بوده و به همین جهت باعث مصارف گزاف نمی‎شود. معمولاً حرکاتی به هزینه‎های گزاف نیاز دارند که فعالیت‎های نظامی می‎نمایند و از همین جهت، محتاج به تمویل می‎باشند. از جانب دیگر برخی گروه‎ها و احزاب در سالیان اخیر بجای گرفتن حق العضویت، به اعضای خود پول می‎دادند که این دو مورد حرکت‎های متذکره را نیازمند تمویل توسط خارجیان نموده است. اما فعالیت‎های سیاسی و تثقیفی ما هزینه‎بر نمی‎باشد و حد اقل مصارفی که در این زمینه نیاز است از حق العضویت‌ها و صدقات تمویل می‏‎شود. بناً هیچ نیازی به تمویل از طریق کشوری یا سازمانی نبوده و در آینده نیز احساس نمی‎شود.
همه گروه‎های اسلامی که در سراسر جهان فعالیت دارند، چه بشکل فکری، مادی و سایر اسالیب، برادران مسلمان ما اند که در صورت نیاز آنان را به معروف امر کرده و به راه راست نصیحت شان می‎کنیم. بالمقابل می‎خواهیم تا هر کسی ایرادی بر فکر یا طریقه ما داشته باشد، می‎تواند بدون کراهتی به نصیحت و امر بالمعروف ما بپردازد. ما تنها خود را گروه برحق نمی‎دانیم که بر سایر گروه‎ها و احزاب خط بطلان بکشیم. به تعبیر دیگر، هیچ نوع رابطه‎ای میان ما و سایر گروه‎هایی که بر اساس اسلام کار می‎کنند، جز عقیدۀ اسلامی وجود ندارد.