با رویِ کارآمدن ادارهی جدید
در امریکا، دونالد ترمپ طی فرمانی کمکهای خارجی امریکا به جهان را برای 90 روز به
حالت تعلیق درآورد. سوالِ اساسیای که مطرح است اینکه چرا بخشی از جهان محتاج کمک
یک و یا چند کشور غربی شدهاند؟ دوم اینکه این کمکها به چه هدف و چه گونه صورت میگیرد؟
جامعه جهانی در واقع همان قدرتهای
بزرگ مسلط بر نظم جهانی سرمایهداری به رهبری امریکا و نهادهای وابسته به آنها
مثل سازمانملل است، نه تنها کمکی به امنیت و اقتصاد کشورهای فقیر نمیکند بلکه
وضعیت فاجعهبار سیاسی، امنیتی و اقتصادی بخش عمدهای جهان نتیجهی ساختار قدرت در
نظم جهانی دولت- ملت، و نتیجه سیاستگزاریهای سیستماتیک استعمارگرانه، فسادآلود
و ظالمانهای این قدرتهای فاسد سرمایهداری میباشد.
جهان سرمایهداری نه تنها با
تجاوز، جنگافروری و دخالت مستقیم در سایر سرزمینها، منابع جهان را چپاول کرده بلکه
از طریق سیستم سیاسی و اقتصادی جهانی و سازمانها و قوانین بینالمللی به صورت
سیستماتیک، هم جلو رشد و توسعه سرزمینهای زیردست را گرفته و هم با غارتِ دار و ندارِ
این سرزمینها، آنها را به گدایان محتاجِ قدرتهای بزرگ مبدل کرده است.
امریکا پس از جنگ جهانی دوم از
قدرت اقتصادی و کمکهای بشری و توسعهای برای تامین سلطهی خود بر جهان استفاده
کرده است. طرح مارشال برای کمک به بازسازی اروپا، بسیاری از کشورهای اروپایی را
تحتِ سلطه سیاسی و اقتصادی امریکا درآورد. به همین ترتیب امریکا از ادارهی توسعه
بینالمللی خود به عنوان ابزارِ استفاده کرد تا بر سیاست جهان، تاثیر بگزارد. در
واقع آنچه که مطرح است نیازهای بشری جهان نه، بلکه استفاده از این کمکها به عنوان
ابزاری برای کنترول امریکا بر جهان میباشد. «هانس جی مورگنتا» دانشمند ریالیست
امریکایی، کمکهای خارجی را سلاحی توصیف کرده که در کنار قدرت دیپلوماتیک و نظامی
استفاده میشود.
همچنین
امریکا از کمکهای خارجی خود برای نفوذ سیاسی و بیثبات سازی کشورهای مخالف
استفاده میکند. امریکا برنامههای را تامین مالی مینماید که تحتِ عنوانِ حمایت از دموکراسی، مخالفان را یاری میرساند. این
مخالفان میتوانند شامل گروههای سیاسی و رسانهای شوند که برای تغییر ذهنیت سیاسی
و فرهنگی مردم کشورها کار میکنند.
قابل ذکر است که بیشترین کمکهای
قدرتهای جهانی مثلِ امریکا از مجرای سازمانهای بینالمللی وابسته به این قدرتها
صورت میگیرد، که حضور و فعالیت این سازمانها خودبخود زمینهی مداخله و نفوذ
سیاسی، اقتصادی، فکری و فرهنگی آنان را مساعد ساخته و نقش تخریبکارانهای سیاسی
خود را از همین طریق اجرأ میکنند.
جابجاساختن جاسوسان استخباراتی
در سازمانهای جهانی برای ایفای نقش امنیتی و راهانداختن بازیهای سیاسی از موارد
معمول برای این کشورها میباشد. جابجا ساختن ماموران سیآیای در میان کارمندان سازمانملل
به هدف تفتیش اطلاعاتی دفاتر صدام حسین در عراق، از برترین مثالهای ریکاردشده
این نقش مخرب سازمانهای بینالمللی محسوب میشود.
بناً تعلیق 90 روزهای کمکها
نیز به هدف بیثبات سازی و باجگیری از
کشورها در میدان سیاسی و مذاکرات دیپلوماتیک بوده و امکان دارد که در صورت لزوم به
عنوان ابزار سیاست امریکا دوباره فعال شود. با توجه به آنچه گفته آمدیم، قدرتهای
جهان و در رأس امریکا به سان قدرتِ فرعونی جهان محسوب میشود که الله متعال
پیرامون این گونه مفسدان چنین فرموده است:
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا
إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ
ترجمه: و چون به آنان گفته شود در زمین فساد نکنید، میگویند:
ما اصلاح کنندهایم. آگاه باشید که آنان مفسدند، و لیکن نمیفهمند!