با فرارسیدن زمستان و بارشهای سنگین برف در ولایات مختلف
افغانستان، مناظر زیبای زمستانی با چالشی جدی همراه شده است. مسدود شدن شاهراهها
و راههای مواصلاتی در برخی از ولایات افغانستان، زندگی روزمره مردم را بهشدت تحت
تأثیر قرار داده و دشواریهایی را برای مناطق دورافتاده و روستاهای کوچک به همراه
داشته است. این چالشها، با سردی طاقتفرسای
زمستان و فشارهای اقتصادی ناشی از فقر و بیکاری تشدید شده است. مردمانی که نهتنها
برای گرم کردن خانههای خود با کمبود سوخت و امکانات اولیه مواجهاند، بلکه برای
تأمین نیازهای اساسی خود نیز راهی بهجز تحمل مشکلات ندارند.
اکنون این پرسش مطرح میشود که تکلیف حکومت و حُکام در این
شرایط حساس چیست؟ آیا طرحهای اضطراری جهت تأمین کمکهای فوری و
کاهش فشارهای اقتصادی در دستور کار قرار دارد؟ دولت خلافت آینده چگونه به همچو
مشکلات رسیدگی مینماید؟
اولین سخن مهم این
است که در اسلام، هر امیر و اولوالامر، در هر سطحی که باشد، در مورد تنظیم امور و
رسیدگی به مشکلات افراد زیردست و تحت سرپرستی خود مسئولیت و تکلیف دارد. بر این
اساس، حُکام و مسئولین دولت خلافت که مسئولیت رعایت امور مسلمانان را بر عهده
دارند، در قبال مشکلاتی که در فصول مختلف، از جمله زمستان، برای اتباعشان پیش میآید،
مسئولاند. هرگونه مشکل، ضرر یا خسارتی که به علت غفلت مسئولین برای اتباع دولت خلافت
وارد شود، ممکن است موجب مواخذه دنیوی (امر به معروف، شکایت به قاضی محتسب) و اُخروی
(جزای آخرت) گردد. برای رفع این مسئولیت و تکلیف شرعی، لازم است مسئولین تدابیر و
برنامههای مشخصی را به بهترین وجه، پیش از وقوع مشکلات و حوادث، تنظیم و در زمان
مناسب اجرا کنند.
چنانکه موضوع مسئولیت مسئولین دوایر و ادارات عامه در مادههای ۹۶ الی ۱۰۱ دستور دولت خلافت که توسط حزبالتحریر
به نشر رسیده، بهصراحت واضح شده است. بهعنوان مثال، مادههای ۹۶، ۹۷ و ۹۹ به ترتیب چنین بیان میدارند:
ماده ۹۶: «دوائر و ادارات مصالح عامه، مسئولیت پیشبرد امور دولت و مصالح مردم ا به عهده داشته و کارهای را انجام می دهد که برای پیشرفت امور دولت و مصلحت عامه ضروری باشد.»
ماده ۹۷: «سیاست اداره مصالح و دیگر ادارات بر اساس نظام بسیط و ساده، سرعت در اجرای کارها و اهلیت کارمندان استوار می باشد.»
ماده 99: «برای هر مصلحت یک مدیر عمومی و برای هر اداره مدیری تعیین می شود که سرپرستی آن را به دوش گیرد و مسئول اداره باشد. همه این مدیران از ناحیه کاری خویش د برابر کسی که مدیریت عمومی بخش کاری شان را به دوش دارد و هم چنان در برابر والی و حاکم به اعتبار پابند بودن به احکام و نظم عامه، مسئول می باشند.»
از سوی دیگر، اتباع دولت اسلامی (اعم از مسلمانان و
غیرمسلمانان) نیز بر اساس دین اسلام دارای حقوق و وجایب مشخصی هستند. تأمین این
حقوق و انجام وجایب مذکور، برای پیشبرد زندگی بشری در یک جامعه اسلامی از اهمیت
ویژه برخوردار است.
ماده ۵ دستور دولت خلافت چنین تصریح نموده است:«تمام اشخاصی که
تابعیت دولت اسلامی را دارند، از حقوق و وجایب شرعی مستفید میشوند.»
بر اساس این ماده، اتباع دولت اسلامی حق دارند نیازهای اولیه و
معیشتی خود را بهطور مشروع تأمین کنند و دولت مکلف است زمینه تأمین این حقوق را طبق
احکام شرعی برای اتباع خود فراهم سازد. این حقوق در تمام فصول سال، از جمله
زمستان، قابل توجه است. نیازهای مذکور شامل تأمین نفقه برای امرار معاش، رسیدگی به
بیماران، داشتن سرپناه مناسب (مسکن) و لباس مناسب میباشد. نبود برنامه و پلان
منظم دولت برای فصول مختلف سال، میتواند باعث ضایع شدن این حقوق گردد.
علاوه بر حقوق مذکور، ماده فوق در مورد وجایب اتباع دولت نیز
صراحت دارد. به این معنا که اتباع مکلفاند حُکام و مسئولین امور را مورد امر به
معروف، محاسبه و حتی در صورت لزوم، به قاضی محتسب شکایت کنند.
ماده ۶ دستور: «برای
دولت جایز نیست که در میان افراد رعیت، در بخش حکومتداری، قضاوت یا در رعایت امور
دیگر، به تمایز بپردازد. بلکه بر دولت واجب است تا همه افراد رعیت را، بدون توجه
به نژاد، رنگ، مذهب و... به یک نظر ببیند.»
ماده ۱۲۵ دستور:«واجب است که اشباع تمام حاجات اساسی
برای فرد فرد همه افراد رعیت، به شکل کلی تضمین گردد. همچنین باید زمینه اشباع
حاجات کمالی (ضروریات ثانوی) هر فرد از افراد رعیت، تا حد امکان و به بلندترین سطح
آن، فراهم شود.»
بر اساس موارد فوق، دولت خلافت مسئولیت دارد که خدمات مواصلاتی
و ترانسپورتی را در تمام فصول سال، از جمله زمستان، برای همه اتباع خود فراهم کند
یا حداقل شرایط لازم برای این خدمات را مهیا سازد. این مسئولیت مستلزم داشتن
دیدگاهی درازمدت و استراتیژیک است که تنها از طریق برنامهریزیهای مشخص و هدفمند
قابل اجرا میباشد.
همچنان از لحاظ تخنیکی و عملی دولت خلافت اقدامات ذیل را جهت
رسیدگی به مشکل روی دست میگیرد:
قدم اول: ایجاد سیستم
مدیریت بحران جامع و پیشرفته
طراحی
نقشههای ریسک از مناطق آسیب پذیر:تهیه نقشههای ریسک (خطر) بر اساس
تحلیل دادههای تاریخی و اقلیمی برای شناسایی مناطق آسیبپذیر بسیار مهم است.
براساس این نقشه تلاش صورت گیرد تا مناطق آسیب پذیر شناسایی و اقدام وقایوی
از قبل برای آن رویدست گرفته شود. مشکل فعلی این است که مناطق آسیب پذیر هنوز
بدرستی تشخیص نشده است.
استفاده
از تکنالوژی پیشرفته: از
تکنالوژی ماهوارهای و هوش مصنوعی برای پیشبینی حوادث طبیعی مانند سیلاب،
زلزله و طوفان استفاده میشود. با استفاده از تکنالوژی مردم ساحات آسیب پذیر
از قبل میتوانند آمادگی خود را جهت کاهش خسارات اتخاذ کنند.
ایجاد
تیمهای واکنش سریع: برای
رسیدگی عاجل به مناطق آسیب دیده نیاز است تا تیمهای واکنش سریع تشکیل
شده و برای مقابله فوری با بحرانها برای آنها آموزشهای لازم داده شود.
قدم دوم: تقویت
زیربناها و خدمات عمومی
از
لحاظ درازمدت نیاز است تا بعضی اقدامات اساسی جهت رفع این مشکل اتخاذ شود.
تقویت
راههای ترانسپورتی: افغانستان از لحاظ راههای ترانسپورتی بسیار عقب مانده
است. ساخت سرکهای مقاوم در برابر شرایط سخت جوی و انکشاف راههای ارتباطی
مناطق دورافتاده، دهات صعبالعبور و مناطق کوهستانی مرکزی میتواند از شدت
مشکل بکاهد.
تقویت
خدمات صحی: ایجاد مراکز صحی مجهز و موثر در مناطق دورافتاده برای
کاهش آسیبها در شرایط بحرانی، به خصوص در فصل زمستان میتواند بخشی از
مشکلات صحی مردم را حل کند.
در اخیر نیاز به ذکر است تا تطبیق مادههای ذکر شده و مسائل
تخنیکی بالا به اراده سیاسی حاکم و قشر سیاسی تعلق دارد که چقدر یک حاکم به مردم
خود ارزش میدهد و زندگی مردم برایش ارزشمند است. در صورتی اینکه حاکم تنها به
بقای خود فکر کند و خدمت به مردم را به انگیزه کسب حمایت سیاسی انجام دهد نه بخاطر
ادای تکلیف شرعی، در این صورت خدمترسانی موفق نبوده و به هدف اساسی اش نمیرسد.