سخن هفته: تفرقه‌ای سیاسی آتشی است که همه جهت‌ها را می‌سوزاند
12/17/2024 | مسلم بغلانی

Print


در این اواخر آوازه‌های اختلافات سیاسی میان حلقات نظام حاکم در رسانه‌های اجتماعی بسیار گرم است. این اختلاف پس از حمله بر وزیر مهاجرین و عودت کنندگان که منجر به قتل وی و تعدادی از همراهانش گردید، بیشتر اوج گرفته است.
مرتبط به این حادثه تلاش‌های پی‌هم از سوی برخی جناح‌های مغرض صورت می‌گیرد تا این حادثه را به موجودیت اختلافات میان طالبان (با القاب طالبان قندهاری و حقانی) نسبت دهند. در این جای شکی نیست که اختلاف یک امر فطری میان گروه‌های انسانی می‌باشد و این اختلاف در میان حلقات نظام حاکم بالای مسائلی از قبیل تعلیم و کار زنان، ممنوعیت فعالیت رسانه‌ها و نیز تطبیق قانون امربالمعروف قابل مشاهده است؛ اما این اختلاف تا سرحدی نیست که این حلقات در پی ترور و حذف یکی دیگر باشند.
در حقیقت، غرب به رهبری امریکا از سه سال به‌ این‌سو در تلاش است که ذریعهٔ پالیسی تفرقه‌افگنی (Divide and Rule) میان صفوف نظام حاکم درز ایجاد کرده تا از طریق آن نفوذ و حاکمیت خودرا دوباره در این سرزمین احیا‌ء کند. آنان این‌کار را نه تنها از طریق نشر مقالات اختصاصی، گزارش‌های مغرضانه و بیان اظهارات انجام داده اند؛ بلکه عملاً سعی کرده اند تا از طریق دادن القاب گوناگون (از قبیل: طالبان میانه‌رو و تندرو، طالبان قندهاری و اداره کابل و نیز تقابل قندهار با حقانی‌ها…) و نیز انجام برخی ترورهای هدفمندانه، وضعیت موجود را به سوی تفرقهٔ سیاسی، تضعیف هستهٔ رهبری و در نهایت کودتای داخلی سوق دهند.
این‌را باید درک کنیم که دشمن در کمین است. اگر وضعیت موجود، چه از سوی عاملین خارجی ویا داخلی، به سوی تفرقه و هرج و مرج و در نهایت براندازی نظام جهت پیدا کند؛ آتش برخاسته از این فتنه نه تنها صفوف نظام حاکم را متضرر نموده، بلکه همه گروه ها و مردم افغانستان را متضرر خواهد ساخت. زیرا در آنصورت افغانستان یک‌بار دیگر دستخوش تحولات سیاسی خواهد گردید که منجر به جنگ شدید داخلی شده و این منطقه بار دیگر به میدان رقابت قدرت‌های بزرگ تبدیل خواهد گردید. بناء انسان‌های عاقل، مومن و آینده‌نگر از حوادث عبرت گرفته و در پی تقویت صفوف و وحدت مسلمین می‌باشند.
در آخر تذکر می‌دهیم که بهترین شیوهٔ عملی که هم اسلام به آن تاکید کرده و هم دولت‌های مقتدر جهان در طول تاریخ از آن برای جلوگیری از تفرقه‌های سیاسی، پراکندگی داخلی و تقویت صفوف شان استفاده کرده است، عبارت از داشتن و اعلام سیاست خارجی واضح می‌باشد. تجارب تاریخی بشر این را ثابت کرده است که به هر اندازهٔ که دولت‌ها ویا گروه‌ها مصروف مسایل داخلی خود باشند و کم‌تر توجه به مسایل خارجی داشته باشند، این حالت باعث ایجاد گمانه‌زنی‌ها و بدبینی‌ها در داخل می‌گردد – که در نهایت باعث ایجاد تفرقه و متلاشی شدن نظم داخلی می‌گردد. چنان‌چه امریکا همواره کوشش کرده است که جنگ‌های بیرون از امریکا را به بهانه‌های مختلف مهندسی کند تا وحدت داخلی خودرا حفظ و تقویت نماید. همین‌کار را شوروی سابق و دولت‌های اروپایی نیز انجام داده اند تا هم قدرت سیاسی خودرا افزایش دهند و هم از فتنه تفرقهٔ سیاسی رهایی یابند.
اسلام که دین فطری و انسانی است، این امر را از طریق «سیاست خارجی؛ دعوت و جهاد» طوری تنظیم کرده است که امت اسلامی باید به طور مداوم به حمل اسلام به جهانیان از طریق دعوت و جهاد بپردازند. و تا زمانی‌که امت جهاد فی سبیل الله را ادامه دهند، منحیث فاتحین و برندگان میدان سیاست و جنگ شناخته می‌شوند. و هر از گاهی که امت فاقد سیاست خارجی شرعی گردد، تعامل با دوست و دشمن، محارب دايمي و بالفعل برایش یکسان باشد و جهاد برای حمل اسلام و اعلای کلمه‌ی الله را متوقف سازند و در عوض آن به سیاست خارجی اقتصاد محور بپردازند؛ در آنصورت، آن امت به مرض‌های سیاسی گوناگون از جمله تفرقه دچار می‌گردند. بناء در وحدت صفوف خیر بزرگی نهفته است و این امر فقط در تطبیق انقلابی و همه جانبه اسلام در نظام دولت خلافت ممکن است و بس.

وَٱعْتَصِمُواۡ بِحَبْلِ ٱللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا۟ۚ (آل عمران: ۱۰۳)
و به ریسمان الله (قرآن و اسلام) چنگ بزنید و پراکنده نشوید.




   ارسال نظر