سخن هفته; دشمن در عقب دَرّ: سناریوی بازگشایی سفارتخانههای بعضی کشورهای اروپایی
نشریهی بلومبرگ بتاریخ ۱۶ جولای ۲۰۲۴ گزارش
داد که برخی کشورهایی اروپایی مصروف از سرگیری دوبارهی فعالیت دیپلوماتیک خود در
افغانستان هستند. این نشریه به نقل از وزیر خارجهی ایتالیا، انتونیو تاجانی، گفته است که سفیر ایتالیا مستقر در دوحه به هدف ارزیابی
شرایط امنیتی افغانستان به کابل سفر کرده است. از سوی دیگر، وزیر خارجهی اسپانیا،
خوزه مانوئل آلبارس، گفته است: «هر زمانیکه شرایط امنیتی مساعد گردید، سفیر
خودرا دوباره به آنجا میفرستیم. حتی یکماه قبل برای این کار آمادهگی داشتیم اما
قتل 3 شهروند اسپانوی باعث به تعویق افتیدن این موضوع گردید.» به همین ترتیب،
وزارت امور خارجه انگلستان (FCDO) نیز گفته است: «به محض مهیاء شدن
شرایط امنیتی و سیاسی، حضور دیپلماتیک خودرا در افغانستان روی دست خواهیم گرفت.»
از اظهارات و بیانیههای رسمی کشورهای اروپایی
چنین استنباط میشود که تعدادی از کشورهای اروپایی تصمیم دارند تا سفارتخانههای
خویش را در کابل بازگشایی نماید. در حقیقت بازگشایی سفاتخانهها باعث نزدیکی و تقویت
بیشتر روابط اروپا با نظام حاکم در افغانستان میگردد. اما سوال اساسی اینست که با
وجود فعال بودن دفتر اتحادیه اروپا از زمان تحولات سیاسی جدید در افغانستان تا
اکنون، چرا کشورهای اروپایی نیز علاقمند حضور فعال دیپلوماتیک خویش در افغانستان اند؟
اول اینکه، سیاست دولتهای برخی از کشورهای منطقه،
اتحادیه اروپا و استرالیا وغیره دولتهای غربی در روشنایی سیاست امریکایی (تعامل با
افغانستان) میچرخد. چون امریکا از ابتدا در صدد ایجاد روابط نزدیک و تامین نفوذ
سیاسی-استخباراتی در درون نظام حاکم بوده است؛ این کشورها نیز تلاش دارند تا از
امریکا متابعت نموده و وارد تعامل با نظام حاکم در افغانستان گردند. بناء کشورهای
منطقه در کنار منافع ملی شان، برای تحقق اهداف امریکایی حضور خودرا در افغانستان
حفظ کردند تا غرب از طریق آنان به امور سیاسی افغانستان اشراف لازم داشته باشد. و زمزمههای برگشت دیپلوماتیک اروپائیان به افغانستان بر
این دلالت میکند که امریکا پس از حفظ حضور کشورهای منطقه در افغانستان، تلاش دارد تا پای اروپا را نیز به افغانستان بکشاند.
دوم اینکه، اروپا به عنوان حامی و خاستگاه
اصلی ارزشهای حقوق بشری، آزادیها، حقوق زن و ارزشهای
غربی شناخته میشود، امریکا با دخیلسازی کشورهای اروپایی تصمیم دارد تا از طریق
آنان بالای نظام حاکم فشارهای مستقیم خودرا بیشتر وارد نماید تا در چانهزنیهای
سیاسی-استخباراتی بتواند از نظام حاکم امتیازگیری نماید. با وجودیکه در جریان 3
سال اخیر واضح گردید که ارزشهای غربی در پروسه تعامل با حاکمان فعلی افغانستان اولویت
اساسی امریکا نبوده است. بناء امریکا ستیژ دفاع از ارزشهای غربی را به اروپا
سپرده است که آنان به این موضوع رسیدگی نمایند تا خودش با خاطر آرام مصروف تامین
منافع ملی امریکا (اهداف سیاسی-استخباراتی) از طریق افغانستان در منطقه باشد.
سوم اینکه، اروپا به علاوهی درخواست امریکا مبنی بر تعامل
با نظام حاکم، در تلاش است تا منافع سیاسی خودرا نیز از طریق ایجاد تعامل با
حاکمان فعلی تامین نماید. زیرا در کنار دادخواهی در مورد مسایل حقوق بشری، اروپا آسیبپذیرترین
جغرافیا به لحاظ سیل مهاجرت بهشمار میرود. و گزارشهای پیهم و بیانیههای دولتهای
اروپایی نشان میدهد که کشورهای اروپایی آخرین ایستگاه مهاجرین غیرقانونی میباشد.
بناء برای جلوگیری از موج مهاجرتهای غیرقانونی ناشی از فقر گسترده و بیکاری دولتهای
اروپایی سالانه صدها میلیون یورو را به کشورهای میزبان (ترکیه و یونان وغیره)
پرداخت میکنند تا جلو ورود مهاجرین غیرقانونی را بگیرند. و اگر میزان چالشهای
معیشتی، بیکاری و ناامنیهای گوناگون در افغانستان افزایش پیدا کند؛ در آنصورت،
اروپا قیمت این بحران را در خاک خود پرداخت خواهد کرد. بناء اروپا تلاش دارد تا از
طریق حضور فعال دیپلوماتیک خود به مواردی مربوط به تسهیل کمکهای بشردوستانه،
ایجاد زمینههای کار و تعلیم برای افغانها (مخصوصاً زنان)، مبارزه با مواد مخدر و
تامین امنیت بهتر تلاش خواهد نمود.
قابل یادآوری است که امریکا ابتدا از طریق دخیلسازی
کشورهای منطقه در امور افغانستان و در قدم بعدی با وارد ساختن اروپا به افغانستان،
در نهایت کوشش دارد که زمینه را برای وارد شدن خودش به افغانستان طوری آماده سازد
تا هم افکار عامه دنیا و هم مالیهدهندگان امریکایی برگشت دیپلوماتیک امریکا به
افغانستان را یک نیاز مهم حساب نمایند. چنانچه نهاد تحقیقاتی رند (RAND) در ماه مئ ۲۰۲۲ پالیسی پیشنهادی را که به دولت امریکا پیشکش
کرده بود، در آن به صراحت از حضور دوباره دیپلوماتیک
امریکا در کابل به هدف تامین منافع امریکا یادآوری شده است. بناء امریکا در نهایت
در تلاش است تا حضور دوباره سیاسی خودرا در افغانستان از سر بگیرد. زیرا حضور فعال
امریکا در افغانستان فرصتی برای آگاهی و دست یافتن به معلومات دست اول برای
امریکاییها فراهم میسازد.
هرچند برخی از مقامات نظام حاکم از روند بازگشایی سفارتخانههای
کشورهای مختلف شرقی و غربی بسیار ذوق زده و خشنود به نظر میرسند ولی حضور
دیپلوماتیک این کشورها و تعامل سیاسی با آنان بیشتر از اینکه به نفع ما باشد، به
نفع منافع ملی خود این کشورها است. اگر این کشورها به این نتیجه میرسیدند که
تعامل با افغانستان به نفع منافع ملی و امنیتی شان نیست، هیچگاهی به افغانستان
تعامل نمیکردند. واقعیت امر این است که کشورهای اروپایی همانند امریکا، روسیه،
چین و بریتانیا از جمله کشورهای محارب پنداشته میشوند. چون اکثریت کشورهای
اروپایی عضویت ناتو را داشته و در چوکات این سازمان به افغانستان و عراق نیرو
فرستادهاند و دستهایشان در خون مسلمانان آلوده است. از این جهت تعامل با کشورهای
محارب نه تنها خلاف اصول شریعت اسلامی است، از لحاظ سیاسی نیز عواقب زیانبار را
در پی دارد.