اعلامیه مطبوعاتی
تنها تطبیق منهج تعلیمی اسلام میتواند نسل با ایمان، متقی،
مفکر و مجاهد را ببار بیاورد
با گذشت چند ماه از
آغاز سال جدید تعلیمی و تحصیلی در افغانستان نوعی از رکود و بیانگیزگی در مکاتب و
پوهنتونها حاکم بوده و تعداد زیادی از جوانان و حتی استادان پوهنتون در تلاش رفتن
به بیرون از افغانستان هستند. متأسفانه با فرار مغزها از افغانستان جوانان با
استعدادی که باید مصدر خدمت به اسلام و مسلمانان قرار گیرند، به خارج میروند.
ما مسئله تعلیم و
تحصیل فرزندان مسلمان را یک موضوع بسیار مهم سیاسی میدانیم که هر نوع بیاعتنایی
نسبت به آن، دارای عواقب ناگوار و زیانبار دنیوی و اُخروی میباشد. چون بدون
تعلیم اسلامی میلیونها جوان سردرگُم باقی مانده و از درک تکلیف شرعی خود بیبهره
میمانند. متأسفانه حاکمیت فعلی در دونیم سال گذشته در معرفی یک منهج تعلیمی
براساس اسلام ناکام مانده است و میراث اشغالگران در نظام آموزشی کماکان با بعضی
از اصلاحات اندک تطبیق میگردد.
نظام آموزشی رژیم
قبلی که براساس دموکراسی بناء یافته بود، اکنون با تغییر بعضی ظواهر؛ افزایش، کاهش
و حذف بعضی از مضامین و رشتهها، ازدیاد کریدت ثقافت اسلامی در پوهنتونها به شکل
گذشته ادامه دارد و جای بسا تأسف است که حاکمیت فعلی این منهج فاسد را با شدّت و
نظم بیشتر تطبیق میکند. در حالیکه سیستم و نصاب درسی در مکاتب و پوهنتونهای
افغانستان دارای مشکلات محتوایی جدّی از لحاظ اسلامی میباشند. به عنوان مثال، هدف
و محتوای درسی در رشتهی اقتصاد و حقوق که برگرفته شده از ثقافت غربی است، کما فیالسابق
تدریس میگردد.
آنچه بیشتر از همه
برای نظام آموزشی افغانستان خطرناک است، نوعی از دوگانگی و فاصلهی عمیق میان نهاد
مکتب/پوهنتون و مدرسه میباشد. این نظام دوگانه، میراث بریتانیای اشغالگر است که
برای تداوم اشغال خود در شبه قاره هند، جدایی عمیق را میان این دو نهاد بهمیان
آورد. تلاش بریتانیا این بود تا علوم اسلامی را از علوم معاصر و ساینسی جدا سازد.
این نظام آموزشی از یکسُو کسانی را به جامعه تقدیم میکند که در دنیا توانایی و
استعداد دارند ولی اسلام را راه حل نمیدانند و در نهایت به مفکورهی خطرناک جدایی
دین از زندگی میرسند. در سُوی دیگر این سیستم نسلی را تربیه میکند که اسلام
را به شکل اکادمیک و نظری میدانند، ولی در میدان عمل دارای
فهم درست از سیاست، اقتصاد و پیچیدگی جهان امروز از زوایه اسلام نیستند، ودر نتیجه
کسانی ببار میآیند که تصویر روشن از دولتداری
در اسلام نداشته و اسلام را تطبیق کرده نمیتوانند. عاقبت این نظام آموزشی دوگانه
در سرزمینهای مختلف اسلامی منجر به انحطاط عمیق فکری در میان جوانان گردیده و مانع پیشرفت دنیوی و اُخروی شان شده است.
منهج تعلیمی اسلام سیستم واحد است که افراد
را به روشی تثقیف میکند که در عین حالی که مجهز به مهارتهای فکری و علمی میشوند،
میتوانند اسلام را در زندگی فردی و سیاسی شان نیز تطبیق کنند. آنها هدف زندگی
در دنیا را کسب رضایت الله سبحانه و تعالی دیده و به مشکلات اقتصادی، سیاسی و
اجتماعی از زاویهی اسلام دارای راه حل میباشند. در عین زمانیکه دارای ایمان،
تقوا، مجهز با بصیرت سیاسی و انگیزهی جهادی هستند، توانایی و استعداد در علوم
مختلف را نیز دارا میباشند. این منهج تعلیمی شخصیتهای متمایز و اسلامی را به
جامعه تقدیم میکند که همّ و غمّ شان تطبیق کامل و شامل اسلام و تلاش برای هدایت
جهان و بیرون ساختن سایر ملل از ظلمت کفر به روشنایی و عدل اسلام است. چنانچه الله سبحانه وتعالی و رسول الله صلی الله علیه وسلم
در مورد اهمیت علم فرمودهاند:
يَرْفَعِ
اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ
وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ [مجادله: 11]
خداوند
به كسانى از شما كه ايمان آوردهاند و بهره از علم دارند، درجات بزرگى مىبخشد.
خداوند از آنچه مىكنيد بس آگاه و باخبر است
وإنَّ
فضلَ العالمِ على العابدِ كفضلِ القمرِ ليلةَ البدرِ على سائرِ الكواكبِ(رواه أبو داود)
و
فضیلت عالم بر عابد مانند فضیلت ماه شب چهارده بر دیگر ستاره هاست
دفتر
مطبوعاتی حزبالتحریر ـ ولایه افغانستان