به تاریخ 29 مارچ سال روان میلادی بعد از تعیین نخست وزیری
شهباز شریف در دولت جدید پاکستان، جوبایدن رئیس جمهور امریکا نامهای را به وی
فرستاد. این نامه که حاوی موضوع مشارکت و توافق دوامدار دولت پاکستان و امریکا میباشد،
در زمانی از سوی رئیس جمهور امریکا فرستاده میشود که پاکستان غرق در بحرانیترین
زمان خود میباشد. چنانچه بایدن با اشاره به آن درین نامه، بحرانهای سیاسی،
امنیتی، اقتصادی و تغییرات اقلیمی پاکستان را فرصتی برای نزدیک شدن دو دولت دانسته
تا از آن برای اهداف و منافع منطقوی و جهانی امریکا استفاده نماید.
در پهلوی آن به تازگی
یکی از سناتوران عضو تحریک انصاف عمران خان از دادن پایگاههای هوایی بلوچستان از
طرف دولت پاکستان برای استفاده اهداف امنیتی امریکا در افغانستان و منطقه خبر داده
و آن را خیانت از سوی دولت پاکستان دانسته است. چند ماه قبل نیز رئیس ارتش پاکستان
عاصم منیر در یک سفر رسمی با مقامات عالی رتبه ملکی و نظامی امریکا درین کشور
دیدارهای داشته و در آن سفر ماموریت و نقش جدیدی برای ارتش پاکستان تعریف گردیده
است.
طوری که معلوم میگردد
بعد از خروج ذلیلانه نیروهای ناتو از افغانستان در سال ۲۰۲۱ میلادی، دولت پاکستان در یک درماندگی سیاسی، امنیتی و اقتصادی قرار
گرفت. ازین که حُکام خاین پاکستان همیشه وقت بقای ظالمانه خود را در مدار مزدوری سیاستهای
امریکا دیدهاند، کوشیده تا بیشتر از قبل منحیث حافظ منافع امریکا در منطقه ظاهر
شود. این بدان معناست افغانستان در همسایگی یک دولت امریکایی قرار گرفته است.
دولتی که سیاستهایش در رضایت امریکا بوده و از کانال امریکا در قبال افغانستان
سیاست میکند.
امروزه بزرگترین
منافع امریکا در جلوگیری از مبدل شدن افغانستان و اطراف آن به یک دولت مقتدری است که
به احیای اسلام در منطقه بکوشد. منافع امنیتی امریکا در افغانستان و پاکستان در
تهدید و متفرق ساختن صفوف مجاهدین در منطقه است تا ازین طریق به اجندای مبارزه با
تروریزم خویش ادامه داده و دولت پاکستان را منحیث سرباز خویش درین میدان استفاده
نماید.
در بیست سال اشغال
افغانستان، دولت پاکستان منحیث دولت همکار و تسهیلکننده با ناتو خصوصا امریکا کار
مینمود. حال که اشغال فزیکی در افغانستان خاتمه یافته است، امریکا، دولت مزدور پاکستان
را از دولت همکار و تسهیلکننده به دولت فعال و پیش قدم در مبارزه به آنچه تروریزم
مینامند، قرار داده است.
استفاده
از فضای پاکستان از سوی امریکا برای شهادت دکتور ایمن الظواهری در افغانستان و
احتمال دادن پایگاههای هوایی در خدمت کفار حربی مثل امریکا گویای این موضوع است
که پاکستان اکنون نیز در رکاب امریکا قرار داشته و میکوشد از آدرس امریکا با نظام
حاکم در افغانستان روابط داشته باشد.
امریکا بهخوبی میداند
جنوب آسیا خصوصا مردمان افغانستان و پاکستان از ظرفیت بالای ایمانی و مادی
برخورداند. در صورت عدم کنترول آنان، امکان از میان برداشتن نظم امریکایی و وحدت
دو سرزمین اسلامی درین منطقه وجود دارد. پس از نظر امریکا نیاز است بشکل دایم آن
در سطح کلان از نزدیکی بیشتر مردم دو سرزمین به اشکال متفاوت جلوگیری شود و تخم بیاعتمادی
و تفرقه در میان شان کاشته شود. به این اساس نفرت پراگنیهای که در این اواخر از
سوی حُکام پاکستان صورت میگیرد، ریشه در این سیاست دارد.
پس لازم است
همانطوری که برای از میان برداشتن اشغال فزیکی در افغانستان کوشش صورت گرفته بود،
برخورد قاطعانهای با دولت خاین و مزدور پاکستان شود. برخوردی که در آن مجاهدین دو
سوی مرز حمایت گردیده و برای برداشتن مرز استعماری دیورند به اساس اسلام تلاش صورت
گیرد. ضروری است که حُکام و مردمان دو طرف خط دیورند از این آجندای امریکایی
خود را آگاه سازند و در دام این سیاست نیافتند. عناصر مخلص در هر دو سرزمین تلاش
ورزند تا برای خنثی سازی بازی که امریکا براه انداخته تلاش ورزند و راه را برای
وحدت دو سرزمین، تأسیس خلافت بر منهج نبوت و تطبیق کامل و همهجانبهی اسلام فراهم
سازند.