خلافت میراث سیاسی رسولالله صلیالله علیه وسلم و تنها
نظام دولتداری اسلام است که اسلام را به طور کامل در داخل تطبیق نموده و از طریق
دعوت و جهاد به سراسر جهان حمل مینماید .خلافت امور دنیوی و اخروی مسلمانان را سرپرستی مینماید،
اسلام را بالای آنها تطبیق نموده و امنیت آنها را تأمین میکند، زندگی سعادتمندانه
را برای آنها تضمین میکند و از عقیدۀ اسلامی، مقدسات، سرزمینهای اسلامی و خون و
ناموس مسلمانان محافظت مینماید.
خلفایى راشدین پس از رحلت رسولالله صلیالله علیه وسلم آمدند، میراث
سیاسى وی را به ارث بردند. پس از آن خلفای
اموی و عباسی و عثمانی باغ میراث پیامبر صلیالله علیه وسلم را سیراب نمودند و امت
از میوههای آن مستفید میگردید. اما در اواخر به دلیل انحطاط امت، درختان این باغ
از بین رفت، خلافت روز به روز ضعیفتر میگردید و سرانجام در 28 رجب (1342 هـ) توسط شخص خبیث
مصطفی کمال سرنگون شد و مسلمانان از میراث سیاسی نبوت محروم گردیدند.
103سال است که مسلمانان در نبود خلافت
نهایت در ذلت، فقر، ناامنی، دوری از اسلام و سرگردانی به سر میبرند. امورات آنها در
دست کفار و مزدوران آنهاست. سرزمین آنها به میدان
رقابت ابرقدرتهای بینالمللی تبدیل گردیده است. اسلام در زندگی آنها
تطبیق نمیگردد، بر مقدسات، خون و ناموس آنها تجاوز میگردد، اموال آنها غارت میشود و...
اما امت اسلامی همیشه در این حالت خواری
و ذلت باقی نخواهد ماند. حالا یکبار دیگر خورشید خلافت راشده در حال طلوع است که
انشاءالله در آیندۀ نزدیک زمین را روشن خواهد کرد. اینکه امت اسلامی در آستانۀ
خلافت است و به ارادۀ الله سبحانهوتعالی به زودی این دولت را باز خواهند گرداند،
در این مقاله به برخی از دلایل آن میپردازیم:
خلافت وعدۀ الله سبحانهوتعالی برای
مؤمنان است: الله سبحانهوتعالی
در بسیاری از جاهای قرآنکریم به مؤمنان وعدۀ نصرت، استخلاف و تمکین را داده است.
طوریکه میفرماید:
﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا
الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ
مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ
وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا﴾ [نور: 55]
ترجمه: الله وعده داده است برای کسانی از شما که ایمان آورده و
اعمال نیک انجام دهد که به تحقیق خلافت روی زمین را برای آنها بدهد، طوریکه به
مردمان قبل از آنها داده بود، و دینی را که برای آنها برگزیده است ثابت و محکم
گرداند او ترس آنها را به امن و اطمینان تبدیل نماید.
به همین ترتیب فرموده است:
﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ
لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾ [صف: 9]
ترجمه: الله ذاتی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاده است
تا اینکه آن (اسلام) بالای تمام ادیان دیگر غالب گردد، گرچه مشرکان را خوش نیاید.
در این آیه الله سبحانهوتعالی بیان میدارد که دین او
(اسلام) بالای تمام ادیان (افکار، ایدیولوژیها و نظامها) غالب خواهد آمد. در تاریخ اسلام واضح
است، زمانیکه
خلافت اسلامی بر روی زمین حاکم بود، اسلام بالای تمام ادیان، نظامها و ایدیولوژیها
غالب بود. اما اکنون که خلافت
وجود ندارد، دین غرب در روی زمین غالب است. گرچه آنها به نام غربیها نصرانیها هستند، اما در
حقیقت به ایدیولوژی بدبوی سرمایهداری و نظام شرور دیموکراسی گردن نهادهاند که
زمین را مملو از فساد نموده و بشریت را به سوی حیوانیت کشانیدهاند. یکبار دیگر الله
سبحانهوتعالی با وعدۀ خود اسلام را با تأسیس خلافت راشده بالای نظام سرمایهداری غالب
میگرداند و بشریت را از فساد جاری در جهان نجات میدهد و زمین را با نور اسلام
روشن میگرداند.
به همین ترتیب، الله سبحانهوتعالی در
بسیاری از آیات دیگر به مؤمنان وعدۀ نصرت داده و نصرت مؤمنان را بر خود واجب گردانیده
است. پس نصرتِ بزرگتر از این چه خواهد بود که الله سبحانهوتعالی به مسلمانان بدهد،
جز اقامۀ دولت خلافت؟ بدون شک تأسیس خلافت در جهان بزرگترین لطف الله سبحانهوتعالی
برای مسلمانان میباشد.
بازگشت خلافت بشارت رسولالله صلیاللهعلیه
وسلم است: رسولالله صلیالله علیه وسلم مژدگانی
بسیاری به نسلهای آیندۀ امت داده است که برخی از آنها در گذشته متحقق گردیده است
مانند، فتح
شام، فارس، یمن و قسطنطنیه وغیره. اما برخی از آنها هنوز متحقق نگردیده است. ما امیدوارهستیم که
اکثر آنها در زمان ما به واقعیت تبدیل گردد و اگر در زمان ما متحقق نگردد، پس ایمان
داریم که الله سبحانهوتعالی آنهارا در نسلهای آیندۀ ما متحقق خواهد نمود. برخی از بشارتهای
رسولالله صلیالله علیه وسلم که هنوز تحقق نیافته است، بعضی از آنها مربوط به
وجود خلافت است و یکی از آنها به طور خاص در مورد بازگشت خلافت راشده میباشد.
از تمیمالداری رضیالله عنه روایت است،
که میگوید: از رسولالله صلیالله علیهوسلم شنیدم که فرمود:
«ليَبْلغنَّ هذا الأمرُ ما بلغ الليلُ والنهارُ، ولا
يترك اللهُ بيت مَدَر ولا وَبَر إلا أدخله الله هذا الدين» (مسند أحمد)
ترجمه: این دین (اسلام)
به جایی میرسد که شب و روز به آنجا میرسد (در سراسر زمین پخش میشود) و الله
این دین (اسلام) را به هر خانه گِلی و خیمۀ روی زمین میرساند.
از ثوبان رضیالله عنه روایت است که رسولالله صلیالله علیه
وسلم فرمود:
«إنَّ اللَّهَ
زَوَى لي الأرْضَ، فَرَأَيْتُ مَشارِقَها ومَغارِبَها، وإنَّ أُمَّتي سَيَبْلُغُ
مُلْكُها ما زُوِيَ لي مِنْها» (صحيح ابن حبان)
ترجمه: الله زمین را نزد من آورد (جمع
کرد) پس مشرق و مغرب را دیدم (تمام لبههای زمین را دیدم) و ملک (حاکمیت) امت من
تا آنجا که بر من نشان داده شده است خواهد رسید (امت من حاکمیت تمام روی زمین را
به دست خواهند آورد).
رسولالله صلیالله علیه وسلم در حدیث اول میفرماید اسلام
به هر گوشۀ زمین و خانه به خانه خواهد رسید و در حدیث دوم فرمودند امت اسلامی بر
سر تا سر روی زمین حاکمیت پیدا میکند.
این دو امر وابسته به وجود خلافت است، زیرا بدون وجود خلافت، تحقق این دو امر
ناممکن است. پس این دو بشارت رسولالله صلیالله علیه وسلم مژدۀ
بازگشت خلافت نیز است.
علاوه بر این، احادیثیکه در مورد غزوة الهند، فتح روم
غربی (اروپا) و جنگ و پیروزی قاطع مسلمانان با یهودیان آمده است، تحقق آنها نیز
از نظر واقعیت قبل از اقامۀ خلافت غیرممکن میباشد و انشاءالله پس از اقامۀ
خلافت این بشارت نیز تحقق خواهد یافت. مسلمانان هند و اروپا را فتح خواهند کرد و با یهودیان جنگ نموده و آنهارا نابود خواهند
ساخت.
همچنان از نعمان بن بشیر رضیالله عنه
روایت است که رسولالله صلیالله علیه وسلم فرمود:
«تَكُونُ
النُّبُوَّةُ فِيكُمْ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا
شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ
فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ اللَّهُ
أَنْ يَرْفَعَهَا ثُمَّ تَكُونُ مُلْكاً عَاضّاً فَيَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ
يَكُونَ ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا ثُمَّ تَكُونُ مُلْكاً
جَبْرِيَّةً فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا
شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ.» (مسند أحمد)
ترجمه: تا زمانیکه الله بخواهد نبوت در میان شما خواهد بود، سپس
هرگاه الله بخواهد آن را بر میدارد. سپس خلافت بر منهج نبوت خواهد بود و تا زمانیکه الله
بخواهد خواهد بود و هر گاه الله بخواهد آن را بر میدارد. سپس
ملک عاض (حکومت میراثی) خواهد بود و تا زمانیکه الله بخواهد خواهد بود و هرگاه الله
بخواهد آنرا بر میدارد. سپس ملک جبریه (حکومت نظامهای دیکتاتوری) خواهد
بود و تا زمانیکه الله بخواهد خواهد بود و هرگاه الله بخواهد آن را نیز بر میدارد. سپس
خلافت بر منهج نبوت حاکم خواهد شد.
آمادگی امت در نتیجۀ
مبارزۀ حزبالتحریر برای خلافت: 30 سال پس از سقوط خلافت، حزبالتحریر برای اقامۀ دوبارۀ
خلافت به فعالیت آغاز نموده و مفهوم گمشدۀ خلافت را در میان امت احیا نمود. حزبالتحریر تنها
حزب اسلامی در روی زمین است که در میان امت برای اقامۀ خلافت راشده برمنهج نبوت
مبارزۀ فکری و سیاسی دارد و برای امت تفهیم نموده است که تنها کلید فلاح دنیا و آخرت خلافت راشده بر منهج نبوت میباشد. به برکت مبارزات حزبالتحریر، نهضت و
بیداری سیاسی در میان امت به وجود آمده و امت دشمنان واقعی خودرا شناسایی نمودهاند، واقعیت حکام موجود
در سرزمینهای اسلامی را درک نمودهاند که تمام آنها مزدوران غرب و خائن به امت
هستند. به واقعیتِ
مرزهای ملی کفری نیز پی بردهاند که امت واحد را به دهها پارچه تقسیم نموده و در
زندانهای دولت-ملت زندانی کردهاند. در این اواخر مسلمانان برای تغییر وضعیت کنونی خویش
قیامهای بزرگ و گستردهای انجام دادهاند. بهار عربی بهترین مثال آن است که در آن تمام مردمان
عرب شعار میدادند: «الشعب یرید تغییر النظام» یعنی مردم میخواهند نظام را تغییر
دهند. اما متأسفانه این
قیامها توسط حکام خائن و فاسد به دستور و حمایت غرب سرکوب گردیده و میلیونها
مسلمان شهید، مجروح، مفقود و زندانی گردیدند. حملات جاری وحشیانۀ غاصبان یهود به غزه مثال دیگری
است که احساسات تمام امت را واحد ساخته و ندای شکستن مرزها را با یک صدا بلند نمودند.
پس از سقوط خلافت، انواع نظامها در سرزمینهای اسلامی، امارتهای منطقهای،
نظامهای کمونیستی، دولتهای دیموکراتیک، نظامهای سلطنتی و رژیمهای دیکتاتوری
تجربه گردیده است، اما نه تنها مشکلات مسلمانان را به عنوان یک امت حل نکردند،
بلکه هر کدام بیش از دیگری مسلمانان را خوار و ذلیل نمودند. بنابراین، تنها
نظامیکه امت برای نجات خویش در انتظار آن است، خلافت راشدۀ ثانی است.
از سوی دیگر، در این اواخر یک سلسله تحولات بزرگی در سرزمینهای
اسلامی رخ داده است که مسلمانان را امیدوار ساخته است. مثال آن آزادسازی افغانستان از اشغال آمریکا و ناتو
توسط مجاهدین افغانستان و روی کار آمدن دولت موجوده است که امت امید زیادی به آن
دارد.
همچنان بر اساس حدیث متذکره، تمام تاریخ امت اسلامی به پنج
دوره تقسیم گردیده است: «دورۀ نبوت، دوران خلافت بر منهج نبوت، دوره ملک عاض (خلافتهای
اموی، عباسی و عثمانی)، دورۀ نظامهای جبریه (وضعیت فعلی) و سپس دورۀ خلافت بر
منهج نبوت». واقعیت اینست که ما در حالت زوال نظامهای جبریه زندگی مینماییم که قطعاً
پس از این خلافت بر منهج نبوت باز خواهد گشت. پس غروب نظامهای جبری آغاز گردیده و خورشید خلافت
راشده بر منهج نبوت در حال طلوع است. انشاءالله.