روز پنجشبنه، ۱۹ عقرب مجمع عمومی
سازمان مللمتحد نشستی را در ارتباط به اوضاع افغانستان برگزار کرد و در
این مورد قطعنامهی را نیز صادر نمود. این برای نخستینبار
پس از سلطهی امارت اسلامی است
که مجمع عمومی این سازمان قطعنامهای درباره وضعیت افغانستان صادر میکند. دراین قطعنامه
موضوعاتی از قبیل حقوق بشر، امنیت، تروریزم، مبارزه با
مواد مخدر و پناهندگان مورد توجه قرار
گرفته است.
سازمان ملل زمانی چنین
نگرانیها را ابراز میکند که از آوان تاسیس اش تا به امروز توجیهکنندهی استعمار
غربی و تروریزم امریکایی بوده است. سازمان ملل از جنگ سرد تا جنگ علیه «تروریزم»
که در حقیقت جنگ علیه اسلام بود دوشادوش قدرتهای استعماری قدم گذاشته است. از سوی
دیگر این سازمان در حالی از مواد مخدر نگران شده است که اوج رشد آن در زمان حاکمیت
جمهوریت و اشغال امریکایی در افغانستان بود، حتی موظفین امریکایی و نهادهای وابستهی
غربی از بزرگترین قاچاق کنندههای مواد مخدر بودند.
در موضوع تروریزم نیزسازمان
ملل و نهادهای غربی نه تنها مدیون مسلمانان بلکه مدیون بشریت استند. مدیون جان،
مال و عزت مردم جهان که تحت نامهای صلح جهانی و حقوق بشری، مردم را از فطرت شان
جدا نمودند، سرزمینها را اشغال کردند، منابع را غارت نمودند و حریم خصوصی افراد
را در روشنیهای روز و تاریکیهای شب شکستند و پسر را جلو مادر و پدر را جلو دختر سلاخی
نمودند. در فرهنگ لغات آکسفورد در مورد تعریف تروریزم
آمده است: «استفاده غیرقانونی از قوه و خشونت و هراسافکنی، به خصوص علیه غیرنظامیان،
به هدف پیشبرد اهداف سیاسی تروریزم است.» به این معنی اگر گرفته شود پس بزرگترین
تروریستها همین سازمانهای جهانی و دولتهای غربی نیستند؟!
از سوی دیگر سازمان ملل
منحیث نهاد نظارتی بر جهان عمل میکند. سازمان ملل رسالت خود را جهانی ساختن ارزشهای
سکولار و نظارت از آن میداند. جملاتی چون حقوق بشر، حقوق زن، دولت همهشمول،
آزادی و غیره موارد از مثالهای آن است. پهلوی اینکه غرب توانسته عقیده سکولار خود
را در چارچوب نظم دولتملت بر تمام جهان نافذ سازد اگر کسی این نظم را تهدید نموده
و بخواهد از آن عدول نماید وی را تهدید و تحریم میکنند. چنانچه در همین نشست گفته
شد: تا زمانیکه طالبان به حقوق بشر به شمول حقوق
دختران، زنان و اقلیتها احترام نکنند، آنها را به رسمیت نمیشناسند.
بر مسلمانان و امارت
اسلامی است که واقعیت جهان امروز و اسرار نهادهای جهانی را بداند، چون ما در عصری
زندگی می کنیم که جای اسلام این سکولاریزم است که جهانی شده و بشریت را رهبری میکند.
از سوی دیگر زابا کروسی، رئیس مجمع عمومی سازمان
ملل در این جلسه زندگی مردم در افغانستان تحت تسلط امارت اسلامی را شبیه
«آخرالزمان» دانست در حالیکه ما نیز این وضعیت را آخرالزمان می دانیم که نظم دجالی تمام جهان را
در چنگ خود گرفته است و دید جهانی از اسلام غریب گشته است. اما این آخر الزمان
پیام مثبتی نیز دارد که؛ تا آن زمان قیامت برپا نمیشود تا که خلافت به منهج نبوت
دوباره حاکم شود، قیامت برپا نمیشود مگر اینکه اسلام توسط لشکر قدرتمند دولت
خلافت به خانهخانهی این کرهی خاکی داخل شود، اما خوشا به حال کسانی که این مژدهها
به دستان آنها عملی شود، نظم سکولار جهانی را بشکنند، از تطبیق تدریجی اسلام اعلام
برائت کنند، برای ظهور دوبارهی اسلام از نظم دجالی امید حمایت نداشته باشند، نهادهای
لیبرال و قدرتهای دشمن را مایوس سازند. دقیقاً آخرالزمان به نفع اینها رقم خواهد
خورد!
از تمیم داری رضی الله
عنه روایت است که می گوید: از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که فرمود:
«لَيَبْلُغَنَّ
هَذَا الْأَمْرُ مَا بَلَغَ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ، وَلَا يَتْرُكُ اللَّهُ
بَيْتَ مَدَرٍ وَلَا وَبَرٍ إِلَّا أَدْخَلَهُ اللَّهُ هَذَا الدِّينَ، بِعِزِّ
عَزِيزٍ أَوْ بِذُلِّ ذَلِيلٍ، عِزًّا يُعِزُّ اللَّهُ بِهِ الْإِسْلَامَ،
وَذُلًّا يُذِلُّ اللَّهُ بِهِ الْكُفْرَ» رواه احمد
«این امر تا به
آنجایی می رسد که شب و روز رسیده است؛ و الله متعال هیچ خانه ای را در شهر و روستا
رها نمی کند مگر این دین را وارد آن می کند؛ و آن را با عزت عزیز یا ذلت و خواری
ذلیل همراه می گرداند؛ عزتی که الله به وسیله ی آن اسلام را عزت می بخشد و ذلت و
خواری که الله به وسیله ی آن کفر را ذلیل و خوار می گرداند».