نقش «متنفذین» در بحران کنونی چه خواهد بود؟
09/10/2020 | سهیل صالحی

Print


امریکا بیشتر از یک‌سال مذاکرات صلح با طالبان را به امید این‌که از شکست در میدان جنگ، جان به سلامت ببرد تا عزت و وقارش به خاک یکسان نشود به پیش برد؛ تا این‌که به تاریخ ۲۹ فبروری ۲۰۲۰م توافقنامه‌ی صلح میان دو طرف با شرایطِ از جانب‌ امریکا و طالبان به امضا رسید. اما آنچه در این میان مهم است خوشبینی‌ها به آنچه که امریکا همواره تلاش کرده تا توسط آن مردم، سیاسیون و متنفذین را فریب دهد. چنانچه در پی امضای این توافقنامه،‌ مردم به این خیال شدند که امریکا صلح و امنیتی را که سال‌ها از آن رنج کشیده‌اند به ارمغان خواهد آورد. از جانب دیگر سیاسیون، رهبران و متنفذین نیز کم‌تر از مردم عام نبودند، بل آن‌ها به بسان مردم به وعده‌های امریکا دل‌خوش کرده و به آن چشم امید بستند. تو گویی امریکا به وعده‌هایش چنان صادق بوده که در نتیجه این توافقنامه‌، صلح و ثبات در افغانستان حاکم خواهد شد!
شکی نیست که نقش امریکا در هر بحرانی از بحرانی‌های جهانی برجسته است، و گاهی هم خود عامل به میان آمدن بحران‌های بزرگ در سطح جهان و کشورها به شمار می‌رود. آنچه در این میان امریکا بدنبال آن است منافع داخلی و خارجی این کشور می‌باشد. از این‌رو غیر از این هیچ چیزی دیگر برایش اهمیت ندارد. بحران موجود در افغانستان نیز زاده‌ی برنامه‌ها و سیاست‌های است که امریکا در افغانستان به پیش می‌برد. بناً‌ این امریکا بود که در نزدیک به دو دهه جنگ، انواع و اقسام جنایات را در این کشور مرتکب شد، و حال که قرار است طولانی‌ترین جنگ‌اش را با روسیاهی تمام ببازد، به دَر صلح می‌کوبد تا شاید از این طریق شکست خود را پنهان کرده و اهداف خود را طور دیگری بدست آورد. پس امریکا خود مادر بحران‌هاست، اما تلاش می‌کند تا نقش دایه مهربان‌تر از مادر را بازی کند تا مبادا پرده از جنایات‌اش در افغانستان برداشته شود.
با این وجود مردم افغانستان نباید چشم و گوش خود را بسته و فریب برنامه‌های امریکا را بخورند، علی‌ الخصوص آن‌هایی‌که رهبران و متنفذین مردم به شمار می‌روند، و به آسانی می‌توانند مردم را جهت داده و سبب هدایت‌شان شوند، و یا هم برعکس مردم را به سوی گمراهی بکشانند. در اینجا آن‌ها بدانند که کدام نقش را بازی می‌کنند. متنفذین و رهبران باید نقش خود را باز یابند، و مردم را متوجه فریب‌کاری‌های امریکا سازند، و این‌که دشمن ما به هیچ صورت دوست‌مان نخواهد شد. متنفذین و بزرگان باید از گذشته عبرت گرفته و قربانی بازی‌های سیاسی نشوند که در واقع در عقب آن مستقیماً امریکا قرار دارد.
در این شکی نیست که متنفذین در قبال وحشت و دهشتی که کفار بالای مردم تحمیل می‌کنند مسئول هستند. از این‌رو باید مکلفیت خود را در قبال این اداء کنند. رهبران و متنفذین نباید تجربه‌ی گذشته را تکرار نمایند، و یا وسیله‌ی برای دست‌یابی امریکا به اهداف سیاسی‌اش قرار گیرند.
تکرار تجربه‌ی گذشته به این معنی است که آن‌ها از این‌که باربار از یک سوراخ گزیده شوند، عبرت نمی‌گیرند. آنانی‌که باربار دست به دامن امریکا شدند و منافع خود را بر عزت خود مقدم دانسته و به هر ساز امریکا دست بالا کردند، سرنوشت شان همان شد که ما بارها شاهد آن بوده‌ایم. عزت‌شان را پایمال کردند، جایگاه مردمی‌شان را تضعیف نموده و خلع قدرت‌شان کردند. چه آنانی که منحیث یک فرد به امریکا و حکومت دست‌نشانده‌اش اعتماد کرده و خواستند بخشی از آن شوند، و یا هم آن‌هایی‌که در قالب یک گروه که سال‌ها داعیه‌ای جهاد برعلیه کفار را سر می‌دادند، فریب وعده‌های امریکا را خوردند. آنانی‌که فریب امریکا را خوردند بدون شک که در دنیا عزت خود را از دست داده و در آخرت نیز از جمله بزرگ‌ترین زیان‌کاران خواهند بود.
پس متنفذین و رهبران سیاسی باید در بحران کنونی تکلیف خود را در قبال نظام حاکم و شرایط فعلی درک نموده بدانند که آن‌ها می‌توانند در شکل‌گیری نظام‌هایی‌که مبتنی بر اسلام باشد، نقش داشته باشند. زیرا این‌ها قشر قدرت‌مند جامعه به شمار می‌روند. از این‌رو لازم است تا خواستار تطبیق اسلام در همه میدان‌های زندگی باشند، و فریب دسایس اشغال‌گران را نخورند. از سوی دیگر این‌ها باید اختلافات خود را کنار گذاشته و در وحدت مردم بکوشند، و برای تطبیق اسلام و قرارگرفتن در مقابل برنامه‌های امریکا یک‌دست شوند. از جانب دیگر، مردم نیز باید مکلفیت خود در قبال رهبران خود درک کنند. زیرا نقش آن‌ها در این میان امر به معروف نمودن رهبران شان است تا مبدا تجربه‌ی گذشته را تکرار نموده همگام و همراه با برنامه‌ی کفار قرار گیرند.

پیام:
متنفذین و رهبران سیاسی باید در بحران کنونی تکلیف خود را در قبال نظام حاکم و شرایط فعلی درک نموده بدانند که آن‌ها می‌توانند در شکل‌گیری نظام‌هایی‌که مبتنی بر اسلام باشد، نقش داشته باشند.



   ارسال نظر