اخیراً پایگاه انترنیتی گلوبل ریسرچ، گزارش داد که در تحقیقات سازمانFBI  که از سال 1980- 2005 روی فعالیت های تروریستی در امریکا منشتر شده، آمده است که تنها درصدی اندک مسلمانان دست به فعالیت های تروریستی زده و حدود بیشتر از 90 درصد اعمال و فعالیت های تروریستی در خاک امریکا از سوی غیرمسلمانان صورت گرفته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که اکثریت فعالیت های تروریستی از سوی یهودی ها انجام شده و تنها حدود 6 - 7 درصد این نوع فعالیت ها از سوی مسلمانان انجام شده است.

مسلمانان تنها حین دفاع از مقدسات خویش و دفاع خودی در مقابل اوباشان امریکائی دست به دفاع خودی زده و این دفاع از سوی امریکائی ها عمل تروریستی خوانده شده است. این در حالی است که همین پایگاه گزارش کرده است که تنها یک درصد فعالیت ها و اعمال تروریستی در اروپا از سوی مسلمانان صورت گرفته و بقیه 99 درصد فعالیت های تروریستی از سوی غیرمسلمانان و خود اروپائیان صورت گرفته است.

شبکه خبری "راشاتودی" (RT) در گزارشی از حقایق پشت پرده فعالیت‎های تروریستی در امریکا و اروپا پرده برداشت. بر اساس این گزارش، نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد که اکثر عملیات‌های تروریستی در اروپا از سوی غیرمسلمانان انجام می‌گیرد. این منبع می افزاید: «فاجعه بزرگتری را که  رسانه‎های غربی می‎کوشند پنهان کنند، این است که به شهادت آمار حقیقی، اکثر مسببان اقدامات تروریستی در امریکا و اروپا مسلمانان نیستند. خبرگزاری "یوروپول" به عنوان مرکز بررسی اجرای قوانین در اروپا، سال گذشته از این حقیقت پرده برداشت که اکثر حملات تروریستی در اروپا از سوی جمعیت‎های جدائی‎طلب صورت می‎گیرد؛ به عنوان مثال: در سال 2013، 152 حمله تروریستی در اروپا رخ داد که فقط دو مورد آن‎ با انگیزه‎های دینی انجام شده بود. در این میان 84 مورد به خاطر تعصبات قومی یا جدائی‎طلبی رخ داده است.»

نهاد مرکز مثلث تروریزم و امنیت داخلی امریکا گزارش داده که پس از حادثه 11 سپتمبر 300 امریکائی در خشونت های سیاسی و کشتارهای جمعی کشته شده اند که تنها 33 تن آنها توسط مسلمانان امریکائی صورت گرفته است. چارلز کرزمان پروفیسور جامعه شناسی در دانشگاه کالیفورینا شمالی می گوید که پس از حادثه 11 سپتمبر تا اکنون 33 امریکائی از سوی مسلمانان کشته شده؛ ولی در جریان همین مدت 180000 امریکائی کشته شده که هرگز انگیزه های تروریستی در آن دخیل نبوده است. این پروفیسور می گوید که پس از حادثه 11 سپتمبر، بیشترین وقایع از سوی خود امریکائی ها اتفاق افتاده که به مراتب خطرناکتر و کشنده تر از 11 سپتمبر بوده است. یافته های تیم نهاد مثلث تروریزم و امنیت در 2012 نشان می دهد که جاسوسان امریکائی و نهاد تطبیق قانون، در اعمال تروریستی مسلمانان دست داشته و بعضی از آنها از سوی خود نهادهای استخباراتی امریکا طراحی شده است.

بعضی یافته های این نهاد، نشان داده که اکثریت فعالیت های تروریستی مسلمانان قبل از وقوع خنثی شده است. بنا براین، اکثر اعمال تروریستی در خاک امریکا از سوی خود امریکائی ها صورت می گیرد. از طرف دیگر، گزارش ها می رساند که اخیراً افکار عمومی امریکائی ها در قبال اینکه گویا اکثر فعالیت های تروریستی در خاک امریکا از سوی مسلمانان صورت می گرد، به شکل بی سابقه ای کاهش یافته است.

مردم عام امریکا می گویند که جاسوسی سرویس های استخباراتی امریکا از مردم این کشور نوعی از تروریزم بوده؛ چون به بهانه جلوگیری از فعالیت های تروریستی، مکالمات روزه مره اتباع مردم را شنود می کنند که این خود نقض حریم خصوصی افراد است. این است برخورد به اصطلاح متمدن ترین و دموکرات ترین دولت روی زمین با مسلمانان و اتباع کشورش!  

پروفیسور کرزمان، در اسناد رده بندی شده جدید، افشا می کند که اکثریت امریکائی ها از نوشیدن الکول، مشکلات روحی، مرض چاقی، مشکلات طبی، فعالیت های خطرناک جنسی... کشته می شوند؛ نه توسط فعالیت های ترویستی. او می افزاید که پس از 11 سپتمبر، 180000 امریکائی کشته شده که حتی یک درصد مسلمانان در آن دخیل نبوده است. از طرف دیگر، بمبگذاری بوستون که خطرناکترین عمل تروریستی پس از حادثه سپتمبر در خاک امریکا شناخته می شود از سوی مسلمانان صورت نگرفته؛ بلکه این حمله، از سوی یک تبعه کلمبیائی صورت گرفته بود. داده های نهادهای تحقیقی نشان می دهد که اکثریت قتل عام های دسته جمعی در اروپا و امریکا عمدتاً از سوی غیرمسلمانان صورت می گیرد.

نهاد مطالعات تروریزم و پاسخ به آن، دریافته که تاهنوز تقریباً 2400 مورد حمله تروریستی در خاک امریکا صورت گرفته که تنها 60 مورد آن از سوی مسلمانان صورت گرفته است. از سال 1970 - 2012 تنها 2.5 درصد حمله تروریستی در خاک امریکا از سوی مسلمانان صورت گرفته و در واقع این درصدی خیلی ها ناچیز است. یافته های این نهاد نشان می دهد که 4.9 درصد حملات تروریستی در خاک امریکا از سوی نهادی های یهودی صورت گرفته که دو برابر درصدی مسلمانان می باشد. تحقیقات دیگر این نهاد نشان می دهد که حملات تروریستی که میان سال های 1970 - 2011 در امریکا صورت گرفته انگیزه های مختلف داشته که منجمله 32 درصد به انگیزه جدائی طلبی، نژادی و قومی بوده، 28 درصد به انگیزه حقوق حیوانات و مخالفت با جنگ امریکا در سراسر جهان صورت گرفته و تنها 7 درصد همچو اعمال به انگیزه های دینی و مذهبی صورت گرفته است. از طرف دیگر، 11 درصد همچو حملات تحت طبقه بندی افراطی های دست راستی و 22 درصد زیر طبقه افراطی چپی قرار گرفته است. یافته های این نهاد نشان داده که دین و مذهب هرگزعامل اصلی راه اندازی حملات تروریستی در افراد نبوده است.

بناً تروریزم، جز اسطوره چیزی بیش نبوده و در حقیقت بهانه ای است برای پوشش و راه اندازی جنگ های استعماری و اشغال سرزمین های اسلامی و تداوم نبرد علیه اسلام و مسلمانان و در نهایت جلوگیری از وحدت سیاسی مسلمانان. همان طوری که 90 درصد اعمال و فعالیت های تروریستی در خاک امریکا از سوی غیرمسلمانان صورت می گیرد، همین طور 90 درصد اعمال تروریستی و غیرانسانی در سرزمین های اسلامی از سوی شبکه های استخباراتی و نیروهای اشغالگر امریکا صورت می گیرد.

در رده بندی تروریزم دولتی، امریکا در صدر جدول قرار می گیرد و امروزه تمام نابسامانی های جاری و ساری در سراسر جهان از دست امریکا است و بس. این واقعیت را نیز باید دیگر کرد که ترورزم یک پدیده ای جدید نیست که پس از 11 سپتمبر به وجود آمده باشد؛ بلکه این پدیده در ادوار مختلف تاریخ وجود داشته و دولت ها، نهادها و افراد در طول تاریخ دست به اعمال تروریستی زده و می زنند. در طول تاریخ مسلمانان سهم کمتری در اعمال و فعالیت های تروریستی داشته اند. اطلاعات رسمی یوروپول که سالانه در خصوص اوضاع تروریستی در اروپا منتشر می شود نشان می دهد که در جریان سال های 2006، 2007 و 2008 تنها 0.4 درصد حملات تروریستی در اروپا از سوی مسلمانان صورت گرفته، بقیه حملات از سوی خود اتباع این کشورها صورت گرفته است. در بخش دیگری این گزارش آمده که در جریان سال های 2009 و 2010 مجموعاً 543  مورد حمله تروریستی در اروپا صورت گرفته که تنها 4 مورد آن از سوی مسلمانان بوده است؛ یعنی تنها 0.7 درصد حملات از سوی مسلمانان صورت گرفته که بازهم کمتر از یک درصد می شود. در عین حال گروه های جدائی طلب 397 مورد حمله را انجام داده که مجموعاً 73 درصد می شود؛ یعنی 99.2 درصد حملات از سوی گروه های جدائی طلب اروپائی صورت گرفته است.

در واقع تروریزم  برای غرب وبه یژه امریکا یک تهدید خیلی کوچک به شمار می آید. آمار امریکائیان و اروپائیانی که در حوادث ترافیکی، آتش سوزی ساختمان ها، برنامه های تلویزیونی وغیره کشته می شوند، نسبت به حملات تروریستی بسیار بلند است. بناً تهدید ترویزم در مجموع برای غربی ها خیلی اندک است. در گزارش دیگر یوروپول آمده که از 2006 تا 2008  در سراسر اروپا 99.6 درصد اعمال تروریستی از سوی غیرمسلمانان صورت گرفته است. همچنین FBI گزارش داده که از سال 1980- 2005 بیشتر از 94 درصد حملات تروریستی در خاک امریکا از سوی غیرمسلمانان صورت گرفته است. بناً بزرگنمایی تروریزم در واقع توجیه ای برای سیاست های مداخله گرایانه امریکا بوده و از این طریق می خواهد در دل شهروندان امریکا و بقیه جهانیان ترس و ارهاب ایجاد نماید تا از سیاست های استعماری اش حمایت و پشتیبانی صورت گیرد و اشغال و استعمارش را به نحوی توجیه نماید. امریکا به مشکلات عدیده ای داخلی گرفتار است که باید به آن بپردازد و نخست مشکلات داخلی اش را حل نماید؛ ولی طراحان سیاست خارجی این کشور همواره کوشش نموده اند تا طول عمر امپراطوری امریکا را توسط اشغال و استعمار طویل کنند. هر 36 دقیقه، یک مورد قتل در امریکا صورت می گیرد و در هر یک ساعت، 69 امریکائی به نسبت مریضی قلبی جان می بازد. به همین ترتیب درهر یک ساعت، 66  امریکائی به نسبت مریضی سرطان از بین می رود. همچنان این کشور از بحران های زیادی منجمله از هم گسیختگی و فروپاشی نظام خانواده و اجتماع رنج می برد که هرروز این روند رو به گسترش می باشد. در امریکا سالانه حدود 16204 مورد قتل صورت می گیرد، که 9369 مورد آن توسط اسلحه گرم اتفاق می افتد. میزان زندانیان، بعد از سال 2002 همواره رو به افزایش بوده است و سالانه 2019234 مورد قضیه زندانی شدن رخ می دهد. مجموعاً جرایمی که سالانه در امریکا رخ می دهد به 11877218 مورد جرم می رسد که از جمله در حدود 420637 مورد آن سرقت و دزدی می باشد. بادر نظر داشت مشکلات داخلی امریکا، قطعاً تروریزم برای این کشور تهدید کوچک است.

میرویس انقلابی