یکی از سوالات مهم امروز
که ناشی از وضعیت امنیتی، اقتصادی و سیاسی
افغانستان است، عبارت از این است که در کدام صف قرار بگیریم؟ جمهوریت و یا امارت؟
ویا همصف سومی؟
پاسخ به این سوال نظر به
گذشته وطرز دید یک فرد نسبت به دنیا و آخرت و یا زندهگی شاید فرق میکند. خیلیها هم ممکن وجود داشته باشند که
برای خویش مسیری را مشخص کرده اند. اما نکتهی قابل توجه این
است که معمولاً اکثریت از مردم به دلیل نداشتن دید روشن نسبت به زندهگی و هدف آن، وضعیت فعلی برایش خستهکننده و منجر به
افسردهگی و اضطراب شده است. شاید برای خیلی از مردم تصمیمگیری در همچون حالتها
کاری مشکل و پیچیدهی باشد، آنهم در شرایط فعلی افغانستان که موارد سرنوشت ساز،
مثل صلح و جنگ، نظام سیاسی، کسبوکار، امنیت در مقایسه بادیگر کشورها در حالت نوسان قرار دارد. برای درک و تعامل درست
با این موضوعات لازم است، تا موارد زیر را درک و به اساس آن زندهگی خویش را عیار
کنیم:
1-معیار قضاوت: دلیل اینکه انسان در حوادث مختلف خود را گم کرده و تصمیم درست گرفته نمیتواند، نداشتن یک معیار منظم و دقیق برای قضاوت میباشد. معیار برای قضاوت وقت ثابت است که برگرفته شده از یک عقیده بسیار قوی و محکم باشد. حوادث زندهگی و موارد عادی که پیش میآیند، نظر به زمان و مکان در حال تغییر استند، لذا قضاوت در مورد اینکه این مسأله درست است و یا خیر؟ از خود واقعیت نظر به فواید و یا نواقص آن صورت نمیگیرد، بلکه بر اساس معیار ی شکل میگیرد که بر گرفته شده از یک عقیده باشد؛ مثل حرام بودن سود. سود یک عمل است که از نظر شرعی حرام است، و موقف مسلمان در این امر واضح است؛ هرچند اگر نبود سود در جامعه منجر به این شود که تمام سیستمهای بانکی کشور هم فروبریزد، بازهم سود برای یک مسلمان حرام است، و این قضیه از نظر فایده و نقص به آن دیده نمیشود. حالا با تعمیم این مثال به دیگر موارد زندهگی، میخواهمبگویم که اگر وضعیت سیاسی در کشور تغییر میکند، شما با کدام معیار به آن نگاه میکنید؟ نظر به معیارتان شما تحت تاثیر قرار گرفته تصمیم میگیرد که آن وضعیت را قبول و یا رد کنید.نآم
2-تعیین خیر وشر: یکی از چالشهای کلان ما در جامعهی فعلی که سبب مشکل روانی و اجتماعی در بین مردم شده، تعیین کردن خیر و شر بر اساس تعبیر انسانی است. زمانیکه حادثه آمد، نظر به طبیعت انسانی، میزان تأثیرگذاری آن بالای فرد اندازه گیری میشود، و نظر به آن تصمیم میگرد که چطور با این حادثه برخورد کند. مثلاً اگر حکومت فعلی افغانستان سقوط کند، و حکومت دیگری بهجای آن حاکم شود چه تغییر در زندهگی مردم شکل میگیرد؟ قضیه مهم در اینجاست که خیر وشر ، رزق وحوادث همه از طرف الله متعال است؟ پس تعبیر سقوط حکومت به شر و حفظ آن را به خیر، بر اساس کدام معیار صورت میگیرد؟ اگر در این تغییر سلطهی کفر از بین میرود، حاکمان فاسد و تربیه شدهی غرب جای شان را به مردمان نیکو و مصلحو اراسته با ارزشهای اسلامی تعویض میکنند، در این چه مشکل است؟ ویا هم معکوس آن، که وضعیت فعلی را شر و آینده را خیر تعبیر شود، به این معیار که بعد از این تغییر من صاحب قدرت میشوم، یک تعداد ممکن به قدرت بیایند که عقدههای خویش را خالی کرده و نفرت به جامعه تحمیل کند، این هم درست نیست. برای اینکه قضاوت ما روی واقعیتها و حوادث دقیق باشد، لازم است که از تصمیمگیری بر اساس هوای نفس گذشته مبتنی به شریعت و مفاهیم اسلامی عمل کنیم و نتایج آن را بگذاریم به الله متعال، چون او بهترین وکیل است، و هیچ چیزی از او پنهان نیست.
3-فضای حاکم: در طول 20 سال گذشته چنان فضایی تبلیغاتی حاکم شده است که، آمریکا و متعهدان کافراش به حیث ناجی افغانستان حساب میشدند، که بعد از خروج و ختم اشغال آن دیگر مجال برای زندهگی کردن برای ما باقی نمیماند؟! در حال که آمریکا با شعار مبارزه علیه تروریزم و نهادینه کردن حقوق بشر و دادن قدرت به دست مردم( دموکراسی) به اینجا آمده بود! حالا به عنوان یک انسان با هوش متوسط، محاسبه کنید که کدامیکی از این ارزشها در افغانستان شکل گرفت؟ از انتخابات پر از تقلب گرفته، تا کشتار مردم عادی، و گرم ساختن تنور جنگ، پخش و نشر سود، فحشا و مواد مخدر در افغانستان چیزی دیگری از میراث آمریکا باقیمانده است.ن آن اگر در طول این بیست سال که آمریکا ما را طعمه سیاست بازیها و منافع خودش در این وضعیت فلاکت بار قرارداد، دیگر کدام عاقلی باشد که سرنوشت یک نسل دیگر را به دستان این جنایتکاران بسپارد، وتمام شواهد برای ظلم، خیانت، ترویج فحشا و کفر را نادیده بگیرد؟ تاسف به حالی چنین فردی!! چطور ایمان است که دل از خدا کنده و به آمریکا بسته است؟
بنابراین بر مسلمان لازم
است تا معیار خویش را از عقیده و شریعت اسلامی گرفته و بر اساس آن عمل و قضاوت نماید، وخود را از سرګردانی ها نجات داده و مسیری را انتخاب
کند که با جهانبینی اسلامی به طور واضح مطابقت داشته باشد، نه اینکه همیشه
در مورد گزینههای پیشنهادی فقط انتخاب کردن را بلد باشد. ما در طول تاریخ زندهگی
خویش به حیث امت اسلامی، شاهد تحولات مختلف اعم از نعمت و مشکل بودیم، اما یک نکته
که خیلی واضح است آن عبارت از معنا و هدف
زندهگی است مثل آفتاب برای تک تک مسلمانها روشن بود. وضع موجود، در بین مسلمانها در افغانستان بی سابقه است؛ تعداد
زیادی هستند که معنای زندهگی از نزدشان گمشده و به دنبال هوای نفس و فضایی حاکم
میروند.
برای زندهگی که در آن رضایت الله نهفته
باشد،لازم است که مکلفیت خویش را درک کرده به اساس آن عمل کنیم، و لازم نیست که
همیشه در همین دو انتخاب گیر بانیم، باید با جهانبینی وسیع بیرون از آن نیز فکر
کنیم، و با الگوگیری از حضرت محمد مصطفی خود را از جبر فضای حاکم خلاص کنیم؛ در نعمتها شکر و در مشکلات صبر را اختیار کرده
و فقط الله را وکیل بگیریم و هیچوقت ارتباط خود را آن قطع نکنیم چون او واقعاً
بهتر وکیل و ولی برای بندهی مؤمن است.