زلمی خلیلزاد، نمایندهی خاص وزارت امور خارجهی ایالات
متحده امریکا در سفر اخیرش به کابل طرحی جدیدی که حاوی ایجاد یک حکومت انتقالی میباشد،
به دولت و شماری از سیاسیون افغانستان سپرده است. این طرح ده صفحهی چندین سناریوی
احتمالی را برای ایجاد حکومت «دولت انتقالی صلح» پیشبینی میکند. این ساختار جدید
سیاسی دارای «سه قوای مستقل و مساوی اجراییه، شورای ملی و قضایه که دارای دادگاه
عالی و دادگاههای محلی» خواهد بود. بر اساس این سند «یک شورای عالی فقه اسلامی و
یک کمیسیون تعدیل قانون اساسی» نیز ایجاد میگردد.
ما بارها نصیحت کرده
بودیم، که دید امریکا نسبت به توافقنامهها مانند دیدگاه مسلمانان به تعهد نیست،
بناءً امریکا بر اساس منافع خود توافق میکند و بر اساس منافع خود آن را نقض مینماید.
پس مبتنی بر همین استدلال، ارایهی طرح جدید «دولت انتقالی صلح» به دولت و سیاسیون
افغانستان به معنی نقض آشکار توافقنامهی دوحه میباشد، هرچند امریکاییها آن را
خروج از توافقنامه مذکور نه بل «بازنگری» و «تعدیل» بنامند.
ما همچنان تاکید نموده
بودیم که امریکا پراگماتیک سیاست میکند و نهادهای مختلف دولت امریکا در قضایای
بین المللی و سیاست خارجی این کشور دخالت دارند. فلهذا در هر دوره ریاست جمهوری
نهادهای مختلف دولت امریکا در سیاست خارجی قوت و ضعف پیدا میکند و بر اساس خواست
و منافع همان نهادها سیاست خارجی اش متحول میگردد.
اما دیده میشود که با
ارایه طرح جدید، به شمول دولت افغانستان اکثر جناحهای سیاسی از آن به گونهی
استقبال نموده و یکبار دیگر بر دیپلماسی پیر مکار «خلیلزاد» تکیه میزنند.
درحالیکه امریکا بیست سال قبل توسط همین پیر مکار، دولت بیبنیاد دموکراتیک را توسط
گروههای جهادی اتحاد شمال قوت بخشید، از نیروهای آنان به حیث ارتش پیاده خود
استفاده کرد و بالآخره نظام جمهوری بیبنیاد را در افغانستان حاکم ساخت. اما در
لابلای ادامه آن به تدریج جهادیهای مذکور را یکی پی دیگر خلع قدرت نمودند، شخصیتهای
شان را ترور و حتی عدهی را به گونه فزیکی از صحنه حذف نمودند و خلیلزاد این
ماموریت موفق خویش را در کتاب «فرستاده» نیز ثبت تاریخ کرده است.
این بار این دیپلمات کار
کشته عین سیاست را علیه رهبران طالب و حزب اسلامی افغانستان به کار میبرد. او در
یک بازی دیگری که در کلیات شبیه تجربه بُن، اما در جزئیات میتواند متفاوت باشد،
به راه انداخته است که رهبران جهادی حزب
اسلامی و طالب را در قدرت سهم داده و سپس یکی پی دیگر آنها را خلع قدرت، ترور
شخصیت و حتی از صحنه حذف نماید و سپس کتاب جدیدش را که اکنون زیر کار است، پیرامون این ماموریت موفقش به دست نشر بسپارد.
ظاهراً در اوایل هر
برنامه جدید جهتهای ذینفع خندان و فاتح جلوه میکنند، اما به مرور زمان میبینند
که ریشه شان از زمین برآمده و در معرض باد مهلک قرار گرفته اند. این خنده و احساس
فتح را در سال ۲۰۰۱م در نیروهای اتحاد شمال نیز شاهد بودیم. آنها میگفتند که ما
علیه «تروریزم» بین المللی موفق شدیم و به همین شکل حین برگشت رهبر حزب اسلامی به
افغانستان نیز شاهد بودیم، که هواداران آن گمان میکردند، که با آمدن آقای حکمتیار
وطن گل و گلزار خواهد شد و اخیراً یک سال پیش توسط طالبان حین امضا نمودن توافقنامه
دوحه نیز شاهد بودیم. اما بسیار زود روابط حزب اسلامی با دولت اشرف غنی تیره گشت
تا سرحدی که در هر نوع اظهارات بر یک دیگر طعنه وارد میکردند و اخیراً قضیه به
تظاهرات حزب اسلامی علیه دولت رسید. و اینک پروسه صلح دوحه نیز به حدی رسیده، که
اکثراً آن را محکوم به شکست میخوانند.
پس یکبار دیگر تاکید میکنیم
که امریکا قصد ندارد که به کلی از افغانستان خارج شود، بل میخواهد نظامیهایش خارج
شده اما جواسیس بدون یونیفورمش به جا بماند و سیاستمداران مزدورش سهم کافی در دولت
داشته باشند، تا رنگ اشغال را به استعمار نوین مبدل نماید و نیروهای جهادی نیز
بدون مزدوران حلقه بگوشش نتواند حتی همان دولت محض به نام اسلامی را ایجاد و
محافظت کند. پس قسمیکه مشاهده میکنید ابتکار عمل، تا هنوز هم در دست امریکای
اشغالگر است. تا وقتی که ابتکار عمل در دست مسلمانان نیفتد قضیه هیچ کشور به شمول
افغانستان حل نخواهد شد.
علت اصلی این نوع شکستهای
مسلمانان پیشبرد سیاست غیر شرعی، کوتاه مدت و پراگماتیک بوده، که اسلام عزیز چنین
سیاستها را به کلی رد میکند. چون اسلام تمام قضایا را به شکل ستراتيژیک، درازمدت
توسط سیاست مبدئی و شرعی حل مینماید. گروههای اصیل اسلامی واقعیت را معیار نه
بلکه واقعیت را موضوع معالجهی اسلام قرار میدهند.
پس بدانید! از همان
سوراخ توسط همان مار زهری برای چندمین بار است که گزیده میشوید. درحالیکه چنین
حالت شایستهی مومنین نمیباشد. چون رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:
"لَا يُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ
وَاحِدٍ مَرَّتَيْنِ“
مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود.
بیایید تجدید
نظر کنید! تجدید تعهد با الله نمایید، و بدانید که اشغال و استعمار باید یکجا از
سرزمین اسلامی رخت بر بندد؛ نه اینکه اشغال خاتمه یابد، اما استعمار ادامه داشته
باشد. صد سال بدون دولت خلافت و دولت واقعی امت بس است که این رفت و آمد اشغال و
استعمار در سرزمینهای اسلامی به شمول افغانستان ادامه دارد. امریکا در جنگ
افغانستان شکست خورده است، شکست امریکا را با مذاکرات صلح و دولت انتقالی صلح و …
از چشم جهانیان مخفی نسازید، شکست اش را توسط ادامه جهاد تنها علیه اشغالگران به
جهانیان یقینی سازید، تا رعب امریکا در افکار عامه جهان از بین برود و همزمان با
آن بر اساس اسلام علیه این دشمن مکار متحد شوید و برای اقامهی دولت خلافت کار و
پیکار نمایید.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ
أَقْدَامَكُمْ
﴿محمد: ٧﴾
ای مؤمنان! اگر (دین) الله را یاری کنید، الله شما را یاری
میکند (و بر دشمنانتان پیروز میگرداند( و گامهایتان
را استوار میدارد.
سیف الله مستنیر
رییس
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ـ ولایه افغانستان